English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (3 milliseconds)
English Persian
boarded تخته
boarded تابلو
boarded تخته یا مقوا ویاهرچیز مسطح
boarded میز غذا
boarded غذای روی میز
boarded اغذیه
boarded میزشوریادادگاه
boarded هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boarded هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
boarded سوارشدن بکنارکشتی امدن
boarded تخته پوش کردن
boarded پانسیون شدن
boarded منزل کردن
boarded هیات
boarded هیئت ژوری
boarded هیئت کمیسیون
boarded کمیته تخته کار صفحه چارت
boarded تخته حاوی نقشه
boarded سوار
boarded شدن
boarded تابلوی امتیازات
boarded صفحه یامیز شطرنج
boarded سکوی شیرجه
boarded روکش کردن
boarded جلد کردن تخته
boarded مقوا
boarded کشتی
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
boarded وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
boarded صفحه مدار
boarded برد
Partial phrase not found.
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com