English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
boarding pass کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
Other Matches
boarding مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
boarding تخته کوبی
boarding ورقه
boarding روکش
boarding جلد
boarding houses جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
skim boarding موج سواری
boarding walkway مسیرچوبی
boarding card کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
boarding houses پانسیون
boarding house جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
boarding house خوابگاه و خوراک
boarding house پانسیون
boarding visit بازدید پس دادن
boarding call دعوت به بازدید
boarding call بازدید رسمی
boarding schools اموزشگاه شبانه روزی
boarding houses خوابگاه و خوراک
boarding parties گروه پژوهش
boarding step سکویتختهکوبی
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
boarding parties تیم تفتیش
roof boarding سطح توفال کوبی شده یا تخته کوبی شده زیر پوشش بام
boarding party تیم تفتیش
feather boarding پوشش ترک ترکی باتخته
boarding party گروه پژوهش
feather-boarding [پوشش ترک ترکی با تخته]
pass on ردکردن
pass over غفلت کردن
pass on پیش رفتن
pass off نادیده گرفتن
pass off بخرج دادن قلمداد کردن
pass on دست بدست دادن
pass out ناگهان بیهوش شدن
pass over عید فصح
pass on در گذشتن
pass through متحمل شدن
pass under رد شدن از جلو موج سواردیگر
pass through دیدن
pass over چشم پوشیدن
pass over عید فطر
pass out مردن ضعف کردن
pass off به حیله از خود رد کردن
pass off بیرون رفتن
by pass گذرگاه فرعی مسیر فرعی
by pass اتصال کوتاه
come to pass اتفاق افتادن
come to pass رخ دادن
pass by از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
one pass تک گذری
one pass یک گذری
pass away مردن
pass away درگذشتن
To get a pass. امتحانی را گذراندن ( قبول شدن )
pass by ول کردن
pass off برطرف شدن
outside pass رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
pass off برگزار شدن
pass off تاشدن
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
to pass on درگذشتن
pass up رد کردن صرفنظر کردن
to pass on رخ دادن
to pass over چشم پوشیدن از
to pass over صرف نظرکردن از
to pass over نادیده رد شدن ازپهلو
two pass دو گذری
two pass دوگذری
over-pass پل روگذر
This too wI'll pass. این نیز بگذرد
pass off <idiom> جنس را آب کردن
pass off <idiom> تظاهر کردن
pass on <idiom> رد کردن چیزی که دیگر
pass on <idiom> مردن
pass out <idiom> ضعیف وغش کردن
over-pass پل هوایی
to pass somebody something به کسی چیزی دادن
to pass on امدن
to pass on گذشتن
to pass on پیش رفتن
second pass گذر دوم
through pass پاس کوتاه از میان مدافعان
to come to pass واقع شدن
to come to pass روی دادن
to pass سدی راشکستن ودل بدریازدن
to pass a way گذشتن
to pass a way درگذشتن
to pass a way مردن نابود شدن
to pass by any one از پهلوی کسی رد شدن
to pass for پذیرفته یا شناخته شدن بجای
to pass for قلمدادشدن بجای
to pass off ازمیان رفتن
to pass off برگذارشدن گذشتن
to pass off تاشدن
to pass off بیرون رفتن
to pass off خارج شدن
pass گردنه
pass مسیر کوتاه جنگی
pass اجازه عبور
pass معبر جنگی
pass گذرگاه کارت عبور گذراندن
pass عبورکردن
pass کلمه عبور
pass جواز
pass گذراندن تصویب شدن
pass بلیط
pass جواز گذرنامه
pass پروانه
pass گردونه گدوک
pass راه
pass گذرگاه
pass گذر عبور
pass معبر
pass گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
pass گذر
pass 1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل
pass عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
pass صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
pass انتقال یافتن منتقل شدن
pass گذراندن
pass یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
pass تصویب شدن
pass رد کردن چوب امدادی
pass اجتناب کردن
pass عبور کردن
by pass لوله فرعی
pass قبول کردن
by pass دور زدن مانع
by pass لوله یدکی جا گذاشتن
pass رخ دادن
pass تصویب کردن قبول شدن
pass گذشتن
by pass گذرگاه فرعی
pass رد شدن سپری شدن
pass تمام شدن
pass وفات کردن
pass سبقت گرفتن از خطور کردن
pass رایج شدن
by pass شنت کردن
pass پاس
pass پاس دادن
to pass by any thing رعایت نکردن
to pass a dividend سود کسی را درموقع خودندادن
to pass a resolution مقر رداشتن
to pass the ball to somebody توپ را به کسی پاس دادن
sell to pass خیانت به مرام دسته خودکردن
to pass the buck <idiom> مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
to pass by any thing از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
to pass one's word قول دادن
sell the pass خیانت به مرام دسته خودکردن
spot pass پاس غیرمستقیم
spot pass پاسی که بجای فرستادن به بازیگر به نقطه معینی فرستاده میشود
sprint pass مبادله نامرئی چوب امدادی
suicide pass پاس به دریافت کننده از پشت سرش
three pass assembler همگذار سه گذره
shovel pass پاس از زیر بازو
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
slap pass پاس اریب
to bring to pass بوقوع رساندن
shovel pass پاس اززیر بازو
to pass the buck to somebody مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
to pass a dividend سود سهام کسی را به او اطلاع دادن
to pass in review سان دیدن
triangle pass پاس مثلثی
triangular pass پاس مثلثی
pass the buck <idiom> مسئولیت خودرا به دیگری دادن
two pass assembler همگذار دو گذره
two pass assembler همگذار دوعبوری
two pass assmbler هم گذر دو گذری
wall pass پاس مستقیم
free pass مجوزورود
pass muster <idiom> آزمایش را با موفقیت
To pass an examination . درامتحان قبول شدن
sea pass پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
To pass a bI'll through parliament . لایحه یی را از مجلس گذراندن
ore pass عبورسنگمعدن
To pass the exam on the first try. یک ضرب در امتحان قبول شدن
make a pass at someone <idiom>
to pass a disease on بیماری منتقل کردن
to pass into silence فراموش شدن
to pass into silence مسکوت عنه ماندن
to pass muster پذیرفته شدن
to pass muster در بازدیدارتش و مانند انها
band pass نوار گذر
by-pass taxiway محلعبورلولهآب
to pass off a counterfeit چیز قلب یا سکه ناسره رابخرج دادن
to get a pass in physics در امتحان فیزیک قبول شدن
pass a judgement قضاوت کردن
to pass one's view از نظرگذشتن
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
I could pass for a Greek . می توانم خودم رایونانی جابزنم
pass a remark حرفی زدن
one and half pass یک و نیم گذری
offside pass پاس افساید
multi pass چند گذری
mountain pass گردنه
pass water ادرار کردن
low pass پایین گذر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com