English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
English Persian
bomb disposal تخریب بمب
bomb disposal از کار انداختن بمب
Other Matches
disposal در دسترس
disposal موجود
to have something at one's disposal مالک چیزی بودن
to have something at one's disposal چیزی را مال خود دانستن
I am at your disposal. من دراختیار تان هستم
to have something at one's disposal دارای چیزی بودن
to have something at one's disposal چیزی داشتن
to have something at one's disposal صاحب چیزی بودن
disposal دفع
disposal مصرف
disposal دراختیار
disposal مصرف درمعرض گذاری
disposal منهدم کردن
disposal انهدام
disposal انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
disposal دسترس
disposal فاهرشدن
disposal کشف و خنثی کردن
disposal کشف شدن هدف نابود کردن
disposal در معرض دید قرارگرفتن
water disposal ساختن اگو
to put something at somebody's disposal چیزی را در دسترس [اختیار] کسی گذاشتن
water disposal اگوکشی
hold at disposal در اختیار دیگری نگهداری کردن
placing at disposal در دسترس گذاردن
water disposal فاضلاب
place at disposal در دسترس قرار دادن
waste disposal unit مخزنآبزاید
sink with waste disposal unit فرفشوییبااجزافضولات
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
A-bomb بمب اتمی
A-bomb با بمب اتمی حمله کردن
A-bomb بمباران اتمی کردن
H-bomb بمب هیدروژنی
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
bomb خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bomb بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bomb شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb شکست فاحش
bomb مخزن
bomb بمباران کردن
bomb نارنجک
bomb بمب
bomb غیر رسمی از بین رفتن
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb بن بست
bomb یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb factory مکانغیرقانونیساختبمب
para bomb بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
para bomb بمب چتردار
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
incendiary bomb بمب اتش زا
hung bomb بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
roadside bomb بمب دست ساز
glide bomb بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
gas bomb بمب گازی
fusion bomb بمب ذوب کننده
letter-bomb بمب نامهای
time bomb بمب ساعتی
plastic bomb بمب خمیری
plastic bomb بمب پلاستیکی
neutron bomb بمب نوترونی
bomb scare اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
car bomb بمبیکهداخلیا زیر ماشینجاسازیکردهباشند
parcel bomb بمبیکهدرونبستهایجاسازیشدهوبهمحضبازشدندربستهمنفجرمیشود
petrol bomb نوعیبمببنزینی
wooden bomb بمب سالم و بادوام
fusion bomb بمب فوزیونی
fission bomb بمب شکافت
cluster bomb خوشه
cluster bomb قالب
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb کلاستر
atom bomb بمب اتمی
hydrogen bomb بمب هیدروژنی
cluster bomb لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb دسته
cluster bomb گروه
cluster bomb سنبله دسته کردن
cluster bomb جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb اویز چند شاخه
cluster bomb خوشه مین خوشهای
cluster bomb مین خوشهای
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
fission bomb بمب اتمی
fire bomb بمب اتش افروزبنزینی
fire bomb بمب اتش زا
depth bomb بمب عمل کننده در زیر اب
depth bomb بمب زیرابی
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
bomb proof پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
bomb proof ضد بمب
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
an incendiary bomb بمب اتش زا یا اتش انگیز
bomb cemetery محل تخریب بمبهای عمل نکرده
bomb cemetery محل تجمع بمبهای فاسد
fission bomb بمب هستهای
bomb release point نقطه رهایی بمب
To burst ( exploded) a bomb. بمب ترکاندن
bomb alarm system سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
smoke bomb discharger تخلیهبمبدوددار
bomb impact plot بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bomb release line خط رهایی بمب
bomb release line خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
bomb sighting system سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
bomb damage assessment تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com