English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English Persian
bonded labour کارکردندرقبالپولیکهقبلاقرضگرفتهشده
Other Matches
bonded ضمانت شده
bonded زیر کلید
bonded تحت تضمین
bonded رهنی
bonded کفالت دار
bonded تضمین دار
bonded امانتی
bonded good کالای گمرکی
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded store انبار گمرک
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
bonded warehouse انبار گمرک
water bonded اب بند شده
bonded ware house انبار گمرکی
labour زحمت کشیدن
f.labour بیگاری
in labour سر زا
labour نیروی انسانی
labour کار
labour رنج
labour زحمت کوشش
labour درد زایمان
labour کارگر عمله
in labour در حال زایمان
labour تقلاکردن
labour کوشش کردن
labour حزب کارگر
labour کارگر
labour law حقوق کار
statute labour بیگار
skilled labour کارگر ماهر
premature labour زاییمان پیش از موعد طبیعی
manual labour امضای دستی
statute labour بیگاری
labour union اتحادیه کارگران
labour policy سیاست استخدام کارکنان
labour office اداره کارگزینی
statute labour کار اجباری
labour market متقاضیکار
labour force مردمیکهتوانائیکارکردندارند
labour-intensive صنعتیکهبهتعدادکارگرزیادینیازمنداست
slave labour بردهداری
labour day روز کارگر
unskilled labour کارگرانی که کارشان استادای نخواهد
unskilled labour نخواهد
unskilled labour کارهایی که استادی
unpaid labour بیگاری
unpaid labour بیگار
labour law قانون کار
division of labour تقسیم کار
date labour کار روز مزد
common labour کارگر عمومی
casual labour کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
casual labour کارگر اتفاقی
labour-saving کار کم کن رنج گاه
labour saving کار کم کن رنج گاه
hard labour اعمال شاقه
Labour Party حزب کارگر
divisions of labour تقسیم کار
day labour کار روزمزد
direct labour دستمزد مستقیم
forced labour بیگاری
labour code قانون کار
labour act قانون کار
indirect labour هزینه دستمزد غیرمستقیم
indirect labour کار غیرمستقیم
forced labour کار اجباری
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
imprisonment with hard labour حبس با اعمال شاقه
child labour legislation قانون مربوط به کارخردسالان
labour intensive industry صنعت کاربر
to labour [British English] در کار رنج بردن [زحمت کشیدن ]
labour is often the father of pleasure <proverb> مقام عیش میسر نمی شود بی رنج
labour intensive industry صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com