Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
building sand	خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
Other Matches
sand	شن ریختن
sand	شن
sand	ریگ
sand	شن کرانه دریا
sand	شن پاشیدن
sand	سنباده زدن
sand	شن مال یا ریگمال کردن
sand	ماسه ریختن شن
sand	ماسه
sand pump	پمپ شن کش
sand spout	ستون شن که در اثر وزش باددرست میشود
molding sand	ماسه قالب گیری
sand stone	ماسه سنگ
masonry sand	ماسه بنایی
masonry sand	ماسه ملاتی
running sand	ریگ روان
running sand	ماسه بادی
rooty of sand	چیز ناپایدار یا بی اساس
sand shoes	یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
sand pile	توده شن
sand piper	یلوه
quick sand	ماسه روان
sand pit	گود ماسه برداری
sand pit	کان شن
pit sand	ماسه معدنی
marine sand	ماسه بادی
marine sand	ماسه دریایی
sand store	انبار ماسه
core sand	ماسه ریخته گری
sand trap	ماسه گیر
detritic sand	ماسه فرسایهای
dune sand	ماسه بادی
foundry sand	ماسه ی ریخته گری
graded sand	شن درهم
sand road	راه شنی
green sand	ماسه تر
sand man	لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
heap of sand	توده ماسه
shifting sand	شن روان
fine sand	ماسه ریز
sand trap	قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
sand trap	فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
sand table	میز مخصوص شن بازی بچه ها
sand storm	طوفان ریگ
soft sand	شکرسنگ
sand asphalt	ماسه اغشته گرم یا سرد
sand crack	ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
sand cushion	بستر ماسهای
sand dredger	ماشین حفار
sand dredger	ماشین مکنده ماسه
sand dressing	ماسه پاشی
sand equivalent	همسنگ ماسه
sand equivalent	درجه ماسهای بودن خاک
sand filling	ماسه گرفتگی
sand fly	یکجور پشه ریز
sand grouse	باقرقره شن زار
sand hill	ریگ پشته
sand hill	ریگ توده
sand iron	یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
sand layer	لایه ماسه
sand mastic	ماستیک ماسهای
sand mix	ماسه اغشته سرد
sand painting	نقاشی روی شن
sand crack	شکاف درسم اسب
sand clay	رس ماسه دار
sand bag	سستی عمدی در تمرین
sand bagger	بازیگر گول زن
sand bank	تپه زیرابی
sand pile	توده ماسه
sand bank	ریگ پشته
sand bank	ریگ تپه
sand bath	حمام شن
sand blast	شن باران کردن
sand blasting	ذرات سنگ
sand blasting	ماسه پاشی
sand blasting	شن پاشی
sand blind	دارای چشم تار
sand box	ریگ پاش
sand box	شن پاش گردپاش
sand casting	ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
sand casting	ریخته گری ماسهای
sand castings	قطعه ریختگی ماسهای
sand paper	کاغذ سنباده
uniform sand	ماسه یکدست
sand castle	دژشنی
uniform sand	ماسه یکنواخت
backing sand	ماسه پشت قالب
beach sand	شن زار
body sand	ماسه پر کننده
sand box	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
To build on sand.	کار بی اساس کردن
sand island	جزیرهماسهای
sand shoe	کفشماسهای
sand wedge	گوهشنریز
to plough the sand	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
sand bank	جزیره نما
sand paper	کاغذ سنباده زدن به
sand lot	بازی غیررسمی
built on sand	سست بنیاد
built on sand	ناپایدار
building	ساختمان
building	عمارت دیسمان
building	بنا
sand shape factor	ضریب شکل دادن دانه شن
pipe sand trap	ماسه گیر لولهای
green sand molding	قالب ریزی تر
sand lime brick	اجر ماسه اهکی
sand blast nozzle	شیپوره ماسه پاشی
sand blast unit	واحد ماسه پاشی
sand blasting practice	عملیات ماسه پاشی
argillaceous sand stone	ماسه سنگ خاک رسی
vertical sand drainage	زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
crushed stone sand	شن
sand cone method	طریقه جابجایی ماسه
green sand mold	قالب تر
dry sand molding	قالبریزی ماسهای خشک
dry sand mold	قالب ماسهای خشک
dry sand casting	ریخته گری ماسهای خشک
to puddle clay and sand	ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
crushed stone sand	ماسه
site building	زمین ساختمانی
to plan a building	عمارتی راطرح ریزی کردن
to found a building	ساختمانی بینادکردن
to found a building	عمارتی برپاکردن
situation of a building	وضع قرارگرفتن بنا
to plan a building	نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
building contractor	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
to break into a building	با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
situation of a building	موقعیت ساختمان
to tear down a building	خراب کردن ساختمانی
administrative building	ساختماناداری
intelligent building	[ساختمانی با سرویس هوشمند]
Industrialized building	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
building line	خط کناری ساختمان
The building is in ruins .	ساختمان خراب است
containment building	ساختمانمحدودشده
They bombarded the building.	ساختمان رابه توپ بستند
reactor building	ساختمانرآکتور
service building	ساختمانسرویس
slab building	ساختلوح
turbine building	ساختمانتوربین
to pull down a building	خراب کردن ساختمانی
to demolish a building	متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building	متلاشی کردن ساختمانی
tower building	ساختمان برجی
sick building	اشارهبهساختمانهایمدرن
site building	زمین زیربنا
ship building	کشتی سازی
to tear down a building	متلاشی کردن ساختمانی
the interior of a building	اندرون عمارت
to demolish a building	خراب کردن ساختمانی
building society	شرکتوام دهندهمسکن
building block	کنده ساخت
building limes	اهک ساختمانی
building inspectorate	دفتر نقشه کشی
building enterprise	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
building craftsman	کارگر ماهر ساختمانی
building costs	هزینههای ساختمان
building construction	روسازی
building construction	معماری
building connection	انشعاب ساختمان
building line	امتداد
building line	راسته
building operations	عملیات ساختمانی
building official	بازرسان ساختمان
building material	مصالح ساختمانی
building material	مصالح ساختمان
building machinery	ماشین الات ساختمانی
building log	چوب گرد ساختمان
building line	بر ساختمان
building line	بر ساختمانی
building component	اجزای ساختمان
bridge building	پل سازی
body building	بدنسازی
body building	پرورش اندام
body building	ورزش زیبایی اندام
building blocks	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks	بنا کنده
building blocks	کنده ساخت
building block	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building block	بنا کنده
body-building	ورزش زیبایی اندام
body-building	پرورش اندام
road building	جاده سازی
apartment building	ساختمان اپارتمانی
administration building	قسمت اداری
administration building	ساختمان اداری
building sites	کارگاه ساختمانی
building site	عرصه
building site	کارگاه ساختمانی
body-building	بدنسازی
building owner	صاحب کار
building permit	پروانه ساختمان
building sites	عرصه
gigantic building	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
framed building	ساختمان تیر پایهای
exhibition building	ساختمان نمایشگاه
commercial building	تیمچه
commercial building	تیم
commercial building	سرای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com