English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (2 milliseconds)
English Persian
bumper guard سپر ماشین
bumper guard روکش سپر
Other Matches
bumper-to-bumper traffic ترافیک سپر به سپر
bumper سپر ماشین
bumper ضرب خور
bumper چیزخیلی بزرگ
bumper سپراتومبیل
bumper ضربه گیر
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper سپر
rear bumper دنبالهسپر
bumper moulding زهسپر
bumper bar سپر خودرو
bumper bar ضرب خور
bumper pool billiard بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
on ones guard درپاسگاه
guard پناه
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
to be on guard موافب
to be on guard بودن احتیاط کردن
to keep guard موافب
to keep guard بودن احتیاط کردن
out guard گشتی صحرایی
on guard نگهبان
guard نرده حفافتی
right guard نگهبانراست
off-guard درانتظارپیشامدبد
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
on guard بحالت گارد
out guard گشتی
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
on ones guard متوجه
on ones guard موافب
on guard گاردگرفتن
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
on guard گارد گرفتن
on guard اماده برای دفاع باشید
on guard مراقب بودن نگهبان بودن
on guard درسرنگهبانی
on guard هشیار
on guard بحالت محافظ باش
off ones guard بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard غافل
guard محافظت کردن نگهبانی کردن
off guard <idiom> غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard روکش کشیدن
guard محافظت کردن
guard صفحه محافظ روکش محافظ
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard گارد
guard پاسبان مستحفظ
guard پاسدار
guard محافظ
old guard محافظه کار سیاسی
guard نگهبان
guard حالت دفاعی شمشیرباز
guard نگهبانی دادن
guard پاسداری دادن
guard محافظ گارد
guard حفافت کردن
guard پاییدن پاسداری کردن
guard watch
on guard <idiom> آگاه ،بادقت
safe guard حفافت
rat guard صفحه مانع ورودموش
rat guard موش بند
rear guard عقب دار
rear guard نیروی عقب دار
safe guard نگهداری
road guard پلیس راه
road guard ژاندارم
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
tendon guard محافظزردپی
blade guard تیغهلبه
picket guard دژبان
picket guard پاسبان اردوگاه
plane guard ناوگارد نجات
plane guard ناو نجات
point guard موقعیت گارد
praetorian guard گارد ویژه
radio guard نگهبان بی سیم
seaman guard گارد دریایی
sergeant of the guard گروهبان پاسدار
sergeant of the guard گروهبان نگهبان
key guard راهنمایکلید
left guard محافظچپ
neck guard حافظگردن
on guard line خطحافظ
overhead guard حافظبالایسر
main guard پست نگهبانی اصلی
snow guard محافظبرف
toe guard حافظانگشتان
trigger guard حافظماشه
wind guard محافظباد
guard dog سگنگهبان
guard's van کالسکهنگهبانقطار
eye guard حافظچشم
clothing guard حافظپارچه
chin guard حافظچانه
shin guard ساقبند
skate guard پرش روی تیغه اسکیت
splash guard گلگیر
stand guard نگهبانی دادن
state guard نیروی نظامی ایالتی
state guard ارتش ایالتی
guard dog سگ پلیس
guard dog سگ نگهبان
to guard against danger مواظب خطر بودن
to nount guard به نگهبانی رفتن
to relieve guard نگهبان راعوض کردن
watch guard زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
breech guard حافظتهساز
border guard پلیس مرزبانی
guard-rail نرده
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
double guard دفاع با دو دست
dress guard اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard ship ship mission active
escort guard گارد محافظ
escort guard محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
face guard ماسک محافظ
fire guard پیش بخاری
fire guard حائل اتش
flag guard گارد پرچم
flag guard نگهبان پرچم
flank guard پهلودار
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly محفظه
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
custodial guard گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
color guard پاسدار پرچم
color guard گارد پرچم
guard-rails ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails نرده
advance guard پیش قراول
advance guard پیش لشکر پاسدار
advance guard پیشرو
advance guard طلایه
air guard پاسور هوایی
air guard گشتی هوایی
armed guard گارد مسلح
body guard نگهبان
body guard موکب
body guard هنگ ویژه
cable guard نگهدارنده کابل
coast guard گارد کرانه
guard-rail ریل نگهدار حائل ریل
guard band باند نگهبان
open guard گارد باز
guard rail نرده دست انداز راه پله
guard room پاسدارخانه
guard signal علامت نگهبان
interior guard نگهبان داخلی
knuckle guard کارد
knuckle guard انگلیسی
life guard نگهبان
life guard گارد
life guard هنگ ویژه
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
memory guard نگهبان حافظه
mud guard گلگیر
national guard گارد ملی
obstruction guard میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
officer of the guard افسر گارد احترام
guard post پایه نگهبان
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail جان پناه
guard house پاسگاه
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
guard of honor گارد احترام
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard bit یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard of honor پاسدار تشریفات
guard of honour پاسدار تشریفاتی
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard of honour گارداحترام
guard plank تخته محافظ
guard house پاسدارخانه
pedestrian guard rail جانپناه برای پیاده رو
body guard moulding قالبحفافتیبدنه
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
front mud guard گلگیر جلوی اتومبیل
To be caught by surprise . To be off ones guard . غافلگیر شدن
lower blade guard حافظتیغهپایینی
upper blade guard حافظتیغهبالایی
coast guard officer افسر گارد کرانه
lower guard retracting lever سطحانقباضحافظتحتانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com