Dictiornary-Farsi | by means of | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 66 (8 milliseconds)

English	Persian
by means of	به وسیله


Search result with all words

means	وسیله
means	وسائل
means	توانائی درامد
means	دارائی
means	وسایل
means	درامد
means	دارایی
means	استطاعت
means	توانایی
means	استطاعت وسایل
aman of means	ادم دارایا با استطاعت
blocking the means	سد ذرایع
by all means	با تمام وسائل
by all means	هر طورباشد
by all means	بهمه حال
by all means	بهر قیمت که باشد
by f. means	بامدادا
by f. means	ملایمت
by no means	به هیچ وجه
committee of ways and means	کمیسیون مالی
ends and means	هدف و وسیله
fraudulent means	وسائل متقلبانه
he means mischief	مقصودش شیطنت
he means mischief	است
he means well	نیتش خوب است
he means well	قصد بدی ندارد
he says what he means	مقصودخودراصریحابیان میکند
i do not know what he means	نمیدانم مقصودش چیست
lack of means	عدم تمکن
means against rust	ابزارهای گرد زدا
means are not a	وسایل فراهم نیست
means end capacity	استعداد درک وسیله- هدف
means end expectation	انتظار وسیله- هدف
means end learning	یادگیری وسیله- هدف
means end relations	روابط وسیله- هدف
means ends analysis	نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
means objects	اشیاء وسیله
means of attaining one'd end	وسیله رسیدن بمقصود
means of production	ابزار تولید
means of production	وسایل تولید
means of transport	وسائط نقلیه
square means second p	مجذوریعنی توان دوم
the end sanctifies the means	خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
the means and the extremes	دو میان و دو کرانه
this word means a dog	این واژه یعنی سگ
this word means a dog	معنی این کلمه سگ است
to live beyond one's means	بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
ways and means	طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
means test	سنجش استطاعت مالی
means tests	سنجش استطاعت مالی
means-tested	متغیرغیروابسته
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.	ابدا"چنین چیزی نیست
How . In what way. By what means.	چطور؟
By no means . By no account .	به هیچ وجه
By no manner of means .	بهیچ وجه من الوجوه
This new frontier incident probably means war.	این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
Other means of transport	سایر وسایل نقلیه
Certainly not! [By no means!]	مطمینا نه ! [به هیچ وجه !]
The means of payment will appear unchanged.	شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
by some means or other <adv.>	هیچ چیز [اصلا]
not even by [not even through] [not even by means of ]	نه حتی به وسیله [به طریق]
by all means <adv.>	قطعا
by all means <adv.>	کاملا
by all means <adv.>	حتما
Partial phrase not found.

by means of

به وسیله