English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Other Matches
safety-valve دریچه اطمینان
safety valve دریچه اطمینان
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
cabin دهلیز جنگی دهلیز
cabin اطاقک
cabin کابین
cabin کلبه
cabin خوابگاه
cabin اطاق کوچک
cabin جایگاه
cabin اتاق کوچک قایق
cabin attendant مهماندارهواپیما
cabin cruisers کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruisers قایق تفریحی
first-class cabin قسمتclass_first
passenger cabin کابینمسافران
cabin crew کارکن کابین [هواپیما]
cabin scooter قفسه متحرک
cabin blower در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
cabin cruiser قایق تفریحی
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cabin supercharger کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin cruiser کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
pressure cabin بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
telephone cabin کیوسک تلفن
fore cabin اطاق جلو کشتی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
allowable cabin load بار مجاز هواپیما
safety به ضامن کردن ضامن
safety نجات
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety اطمینان
safety برقرار کردن تامین
right safety مهرهمحافظراست
safety ایمنی
safety سلامت
safety امنیت محفوفیت
safety بی خطری
overall safety ایمنی کامل
safety امنیت
safety تامین
safety thermostat ترموساتامنیتی
safety card کارت تامین جنگ افزار
safety card کارت تامین اتشبار
safety bolt ضامن
safety device خارضامن
safety device دستگاه ضامن
safety bolt تفنگ ضامن دار
safety device ضامن
safety biltz حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
safety binding نوارامنیت
safety handle دستهایمنی
right safety back مهرهمحافظعقبیراست
safety area مهرهایپشتدست
safety boot چکمهیایمنی
safety stock موجودی تضمینی
safety cage قفسهبازی
safety cap کلاهکامنیتی
safety chain زنجیرهامنیت
safety pad تشکنجات
left safety مهرهمفمنچپ
safety goggles عینکایمنی
put on safety روی ضامن گذاشتن
put on safety به ضامن کردن
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
i provided for his safety وسائل سلامت او را فراهم کردم
safety tether احتیاجاتامنیتی
safety tank منبعامنیت
safety scissors قیچیناخنگیر
safety rail سپرامنیتی
safety earmuff گوشپرشامنیتی
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
safety post پایه ایمنی
safety plug پولک اطمینان
safety officer افسر تامین یکان
safety motive انگیزه ایمنی
safety match کبریت بی خطر
safety lock چفت ضامن سلاح
safety lock قفل ضامن
safety lock ضامن اسلحه
safety lock قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety lever دستگیره ضامن
safety razor تیغ خود تراش
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
safety stakes دستکهای تامین
troop safety تامین عده ها
ship safety سلامت کشتی
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety wire سیم ایمنی
safety wire اشبیل ضامن
safety wire سیم ضامن
safety trap تله ایمنی
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop ترمز خطر
safety stock موجودی ذخیره انبار
safety lever اهرم ضامن
safety lanes مسیرهای امن دریایی
safety fuze ماسوره تامینی
safety fuse فیوز ایمنی
safety fuse فیوز اطمینان
safety fuse فیوز
safety fork گیره ضامن
safety fork دوشاخه امنیت
safety fence جانپناه
safety fence جانپناه کنار راه
safety factor عامل تامین
safety factor ضریب تامین
safety diagram دیاگرام تامین
safety fuze چاشنی
safety gap دهانه حفافت
safety glass عینک ایمنی
safety lamp چراغ ایمنی
safety lamp فانوس
safety lamp چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety hook قلاب اطمینان
safety hazard مخاطره ایمنی
safety glasses عینک ایمنی
safety glass شیشه اطمینان
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
safety lamp چراغ اطمینان
safety thong تسمهامنیتی
safety mechanism ساز و کار ایمنی
angle of safety زاویه امنیت
failure safety قابلیت اعتماد
coefficient of safety ضریب اطمینان
safety boat قایق نجات
for reasons of safety به خاطر دلایل امنیتی
safety interlock قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
failure safety قابلیت اطمینان
safety belt کمربند رکاب
safety belts کمربند ایمنی
safety belt کمربند نجات
safety belt کمربند اطمینان
safety belt کمربند ایمنی
safety belts کمربند اطمینان
safety belts کمربند نجات
safety belts کمربند رکاب
failure safety [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety ایمنی در برابر خرابی
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
safety limit حد تامین
factor of safety سازه ابیمی
factor of safety عامل اطمینان
safety catch ضامنتفنگ
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
safety pins اشبیل ضامن
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety pin اشبیل ضامن
safety-valves دریچه اطمینان
free safety مدافع در منطقه ضعف
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
reasons of safety دلایل امنیتی
factor of safety ضریب اطمینان
safety interlocks قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety pins خار ضامن میله ضامن
angle of safety زاویه تامین گلوله
factor of safety عامل تامین
safety locking devices قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
to put safety first [foremost] اولویت اول را به ایمنی دادن
ultimate factor of safety ضریب اطمینان اختیاری
safety locking device قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
steel safety wheel فلزایمنیچرخ
left safety back مهرهمحافظعقبی
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
to carry a piece at safety تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
valve شیرفلکه
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve سرپوش
valve لامپ سوپاپ
valve دریچه
valve شیر
valve در
valve سوپاپ
valve دریچه خروجی
valve شیر دریچه
valve والو
valve لوله
valve لامپ
valve ولو [شیر صنعتی]
valve شیر فلکه
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
k valve شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
valve شیر فلکه
y valve شیر تخلیه روغن
valve فلکه [شیر فلکه]
valve شیر صنعتی
inhalation valve دریچهدرونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com