Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
cable shutter release
حائلکابلپخش
Other Matches
shutter release button
دکمه
air bulb shutter release
حبابحائلتخلیههوا
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
shutter
دیافراگم
shutter
حائل
shutter
پشت دری
shutter
پشت پنجره
shutter
پشت پنجرهای پرده روزنه
shutter
دریچه
shutter
روپوش
shutter
دهانه بند
shutter
درپوش
shutter
در کرکرهای
shutter
پنجره کرکرهای
shutter
poppet : syn
shutter
بستن
shutter
پرده گذاشتن
roller shutter
در کرکرهای
dome shutter
حائلکروی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
focal plane shutter
صفحهروم دریچهعدسی
shutter speed setting
دستگاهسنجشسرعت
bear tape shutter gate
دریچه شیروانی شکل
to release one's right
از حق خود چشم پوشیدن
release
ترک دعوی ابراء کسی از دین
release
مفاصا"
release
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
release
رها کردن مچ
release
کلیدقطع کننده
release
ازاد سازی رهایی واگذاری
release
رهاکردن
release
ترخیص کردن کالا
release
شماره گونه یک محصول
release
برگ مرخصی ازاد کردن
release
گونه یک محصول
release
قراردادن محصول جدید دربازار
release
رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
release
ابراء
release
ازگرو بیرون اوردن
release
بخشش
release
استخلاص ترخیص
release
ازادی
release
منتشر ساختن رهایی
release
مرخص کردن
release
ازاد کردن
release
رها کردن
to release
آزاد کردن
[رها کردن ]
[از زندان]
release
اعراض از حق به نفع دیگری
release
پخش
release
اجازه صدور
release
واگذار کردن
release
رها کردن بمب
release
بخشودگی
release
اجازه ارسال پیام
release on bail
به قید کفیل ازاد کردن
release lever
سطحآزادسازی
piston release
آزادسازیپیستول
release treadle
رکابرهاکننده
margin release
خروجازاشتباهات
manual release
آزادگردستی
day release
کارآموزیمرتبطبارشتهتحصیلی
to release for a ransom
با گرفتن فدیه ازاد کردن
traffic release
ساعت عبور ازاد خودروها
to release on parole
با قید التزام رها کردن باگرفتن قول شرف رها کردن
bolt release
چکاننده
automatic release
قطع کننده خودکار
bolt release
چفت ضامن
bolt release
رهاکننده گلنگدن
release denial
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
release from the obligation
ابراء دین
indirect release
قطع کننده غیرمستقیم
release documents against
واگذاری اسناد در مقابل
release altitude
ارتفاع رها کردن بمب
less than release unit
یکان منتظر حمل
less than release unit
یکان درخط ترابری
release of seizure
رفع توقیف
pull release
عامل قطع کشش
pull release
وسیله قطع کشش مین
overload release
قطع کننده بار زیاد
undervoltage release
فیوز یکطرفه
magnetic release
قطع مغناطیسی
release from the obligation
ابراء ذمه متعهد
release number
شماره نشر
press release
مطلب مطبوعاتی
freight release
فهرنویسی
no voltage release
فیوز مغناطیسی ولتپای
freight release
بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
release version
نسخه نشر
release sinker
رها کننده مین شناور
release point
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
release point
نقطه رهایی
canopy release knob
دکمه برقراری سایبان
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
low voltage release
فیوز یکطرفه
paper release lever
محوررهاکنندهورقه
vaccum release valve
شیر خلاء شکن
drop worm release
قطع حلزونی سقوطی
lens release button
دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
quick release system
جداکنندهدستگاه
automatic release date
تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
back order release
حواله الف
to release
[from responsibility, duty]
معاف کردن
[از وظیفه یا خدمت ]
To release someone. To set someone free
کسی را آزاد کردن .
bomb release line
خط رهایی بمب
bomb release line
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
release setting screw
دستهپیچشلکن
tow release knob
دکمهرهاییهوا
bomb release point
نقطه رهایی بمب
paper bail release lever
محوررهاکنندهضامنورقه
computed air release point
نقطه بارریزی پیش بینی شده
computed air release point
نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
final bomb release line
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
have her cable
لنگر جواب دادن
cable
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
اتصال در انتهای کامل
cable
شاه سیم
cable
کابل
d.c. cable
کابل جریان دائم
cable
طناب سیمی
cable
هادی
cable
سیم
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable
تلگراف کردن
cable
طناب فلزی
cable
مفتول فلزی بافته
cable
تلگراف
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable
سیم تلگراف
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable way
سیم یا کابل نقاله
cable way
مسیر کابل
bx cable
لوله ب ایکس
cable way
راه اهن برقی
outgoing cable
کابل خروجی
cable distributor
قسمتکابلقرقرهایپیچشده
brake cable
سیمترمز
cable railways
ترن کابلی
cable railways
تراموای
multicore cable
کابل چند رشتهای
cable railway
ترن کابلی
cable railway
تراموای
underground cable
کابل زیرزمینی
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
multicore cable
کابل افشان
quadoed cable
کابل چهارسیمه
cable sleeve
محلاتصالکابل
throttle cable
کابلساسات
transmission cable
کابلانتقال
gear cable
کابلچرخدنده
cable stitch
بافتمارپیچ
phantomed cable
کابل چهار سیمی
quadded cable
کابل چهار سیمی
power cable
کابل قدرت
power cable
کابل جریان قوی
cable tail
انتهای سیم
electricity cable
کابلالکتریسیته
starting cable
کابلراهاندازی
multiple cable
کابل چند رشتهای
cable television
تلویزیونکابلی
sheating of cable
پوشش کابل
supply cable
کابل تغذیه
suspension cable
کابل اویزان
suspension cable
کابل معلق
trunk cable
کابل ارتباطی
tape cable
کابل نواری
trunk cable
کابل ترانک
telegraph cable
کابل تلگراف
telephone cable
کابل تلفن
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
trailing cable
کابل برق روکش دار
three core cable
کابل سه رشتهای
tiers of cable
سیم کابل حلقه شده
subscriber's cable
کابل اتصال
twin cable
کابل دو قلویی
subscriber's cable
کابل مشترک
ribbon cable
کابل نواری
Type cable
میکرون
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
service cable
کابل مصرف کننده
sheathed cable
کابل زره دار
sheathed cable
کابل غلاف دار
sheathed cable
کابل زرهی
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
shorten in cable
کوتاه کردن زنجیر
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
snub cable
ناگهان ترمز کردن
starter cable
کابل استارتر
cable core
سیم کابل
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
cable block
مجموعه کابل
dial cable
کابل صفحه مدرج
control cable
کابل کنترل
connection cable
کابل اتصال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com