English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
cable sleeve محلاتصالکابل
Search result with all words
cable jointing sleeve موف انشعاب
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
Other Matches
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
sleeve جلد
sleeve بوش
sleeve پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve استین
sleeve استین زدن به
sleeve دراستین داشتن
sleeve روکش
sleeve غلاف
sleeve پوسته
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve مهره ماسوره
sleeve موف مفصل
sleeve سردست
sleeve پرچم بادنما
sleeve روپوش سردست
have something up one's sleeve <idiom> چیزی سری نگه داشتن
up one's sleeve <idiom> برای روز مبادا
kimono sleeve آستینکیمونو
sleeve strap نوارسرآستین
short sleeve کوتاهیآستین
shirt sleeve آستینپیراهن
set-in sleeve نوارجادکمهای
roller sleeve روکشدورانی
floating sleeve آستینبلندآزاد
raglan sleeve برشحلقهآستین
puff sleeve آستینپفی
hanging sleeve آستینآویزان
pagoda sleeve آستینپاگودا
mast sleeve روکشدکل
insulating sleeve روکشعایقکار
epaulet sleeve آستیناپلدار
flex sleeve سیمروکشدار
batwing sleeve آستینکیمانو
cap sleeve آستینافتاده
to pull any one by the sleeve کسیرا متوجه سخن خود کردن
stabilizing sleeve پرده متعادل کننده گلولههای منور
stabilizing sleeve غلاف تثبیت کننده
stabilizing sleeve غلاف متعادل کننده
sleeve link دکمه زنجیری
sleeve joint اتصال با بوش
sleeve emblem علایم سراستین
sleeve emblem علامت سردست
sleeve coupling تزویج مفصلی
sleeve coupling پیوست تزویجی
to pull any one by the sleeve استین کسیرا کشیدن
driving sleeve مهره ماسوره
driving sleeve استوانه گرداننده
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
bishop sleeve آستینمچدار
center sleeve مرکز مجوف
center sleeve مرغک ماشین تراش
sleeve brick اجر مشبک
clamping sleeve مفصل مهار کننده
to twitch one by the sleeve استین کسیرا کشیدن
to pull any one's sleeve استین کسیرا کشیدن
to pull any one's sleeve کسیرا متوجه سخن خود کردن
dolman sleeve استین گشاد و اویخته
laugh in one's sleeve زیر لب خندیدن
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
tailored sleeve آستینکتی
threaded sleeve غلافپیچدار
three-quarter sleeve آستینسهربع
card up one's sleeve <idiom> برای روز مبادا نگهداشتن
aiming post sleeve غلاف شاخص
aiming post sleeve روپوش شاخص
wear one's heart on one's sleeve <idiom> نشان دادن تمام احساسات
leg-of-mutton sleeve آستینپفیبلند
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
sleeve strap loop بستنوارسرآستین
cable تلگراف
cable سیم
cable شاه سیم
cable سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable هادی
cable وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable تلگراف کردن
have her cable لنگر جواب دادن
cable پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable مفتول فلزی بافته
cable واحد طول دریایی برابر 022 یارد
d.c. cable کابل جریان دائم
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable طناب فلزی
cable way مسیر کابل
cable way راه اهن برقی
bx cable لوله ب ایکس
cable اتصال در انتهای کامل
cable کابل
cable سیم تلگراف
cable اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable طناب سیمی
cable way سیم یا کابل نقاله
service cable کابل مصرف کننده
sheating of cable پوشش کابل
multiple cable کابل چند رشتهای
multicore cable کابل چند رشتهای
sheathed cable کابل زرهی
multicore cable کابل افشان
starter cable کابل استارتر
subscriber's cable کابل مشترک
subscriber's cable کابل اتصال
supply cable کابل تغذیه
outgoing cable کابل خروجی
phantomed cable کابل چهار سیمی
microphone cable سیم میکروفن
sheathed cable کابل زره دار
ribbon cable کابل نواری
shorten in cable کوتاه کردن زنجیر
quadoed cable کابل چهارسیمه
snub cable ناگهان ترمز کردن
sheathed cable کابل غلاف دار
power cable کابل جریان قوی
power cable کابل قدرت
quadded cable کابل چهار سیمی
suspension cable کابل اویزان
suspension cable کابل معلق
tape cable کابل نواری
cable railway تراموای
cable railway ترن کابلی
cable railways تراموای
cable railways ترن کابلی
brake cable سیمترمز
cable distributor قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable stitch بافتمارپیچ
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
electricity cable کابلالکتریسیته
gear cable کابلچرخدنده
cable tail انتهای سیم
cable television تلویزیونکابلی
transmission cable کابلانتقال
throttle cable کابلساسات
underground cable کابل زیرزمینی
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
telegraph cable کابل تلگراف
telephone cable کابل تلفن
three core cable کابل سه رشتهای
tiers of cable سیم کابل حلقه شده
trailing cable کابل برق روکش دار
trunk cable کابل ترانک
trunk cable کابل ارتباطی
twin cable کابل دو قلویی
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable میکرون
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
starting cable کابلراهاندازی
exchange cable کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
coaxial cable کابل هم محور
co axial cable کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
chain cable زنجیر لنگر
caoxial cable سیم هم مرکز
caoxial cable کابل کواکسیال
cable party گروه لنگر
cable officer افسر لنگر
cable moulding فتیله نیمگرد یا گرد
cable match رویارویی تلگرافی شطرنج
cable locker چاه زنجیر
coaxial cable کابل هم مرکز
duplex cable کابل دو سیمه
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
dial cable کابل صفحه مدرج
control cable کابل کنترل
connection cable کابل اتصال
connecting cable کابل رابط
concentric cable کابل هم مرکز
communication cable کابل ارتباطی
cable shield لوله کابل
communication cable کابل جریان ضعیف
coaxial cable سیم هم مرکز
cable joint موف اتصال
cable joint مفصل اتصال کابل
cable block قسمت کابل
cable block مجموعه کابل
cable assembly کابل
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable accessory وسایل کابل
cable accessory قطعات کابل
bunched cable کابل چندلایی
armored cable کابل مسلح
anchor cable طناب لنگر
anchor cable کابل لنگر
cable cars تراموای برقی
cable box اتاقک کابل
cable clamp بست کابل
cable cleat بست کابل
cable holder gypsy : syn
cable holder دوار زنجیر
cable head سر کابل
cable guard نگهدارنده کابل
cable grip چنگال کابل
cable duct لوله محافظ کابل برق
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cable core سیم کابل
cable connector دو شاخه کابل
cable clip پل کابل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com