English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (3 milliseconds)
English Persian
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
Search result with all words
turning attachment تجهیزات تراشکاری
Other Matches
turning away پرهیز
turning تراشکاری
turning away دوری واجتناب
turning point نقطه لولای چرخش
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
longitudinal turning تراشکاری طولی
turning point نقطه چرخش
turning chisel قلم ماشین تراش
turning point نقطه برگشت
turning circle دایره چرخش ناو
turning points نقطه برگشت
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
turning points نقطه چرخش
turning points نقطه لولای چرخش
turning chisel اسکنه ماشین تراش
turning bolt کلون
fine turning میزان سازی دقیق
in the turning of a hand بیک چشم برهم زدن
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning effect اثر گردش
wood turning خراطی
turning handle دستهچرخشگر
turning judge داوربرگشت
turning wall دیواربازگشت
turning wheel چرخهسفالگری
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
turning traffic ترافیک پیچ دار
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
turning tool قلم تراش
turning tool ابزار تراشکاری
turning machine ماشین تراش
turning moment لنگر واژگونی
turning moment گشتاورواژگونی
turning movement حرکت دورانی
turning movement احاطه دورانی
turning tool کارد تراش
turning tool رنده
turning circle دایره گردش
skew turning chisel مغار کج
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
polygonal turning machine ماشین تراش چند لبه
method for turning the steps روش دور دادن پلکان
automatic turning shop کارگاه تراشکاری
attachment وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
attachment منتصب کردن یکانها انتصاب
AT Attachment واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
attachment حکم توقیف
attachment ضبط ضمیمه
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
attachment گرداوری
attachment توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
re attachment توقیف مجدد
re attachment در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
attachment پیوستگی
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
attachment ضمیمه
attachment وابستگی
attachment فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
attachment متعلقات زیر امر قرار دادن
attachment وسایل وابسته
attachment تعلق
attachment ضمیمه الصاق
attachment دنبال
attachment ضبط
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
attachment دلبستگی
attachment حکم دلبستگی
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
attachment توقیف کردن ضمیمه
attachment ضبط کردن زیر امر
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
attachment توقیف
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
blending attachment اتصالهمزدن
writ of attachment قرار توقیف
writ of attachment حکم توقیف
attachment of debt توقیف طلب
drilling attachment متعلقات مربوط به مته کاری
foreign attachment توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
dividing attachment دستگاه مقسم
attachment plug دوشاخه وسایل برقی
attachment plug دوشاخه ارتباط
to be subject to an attachment مشمول توقیف بودن
attachment of property توقیف مال
attachment of earnings توقیف درامد
electron attachment پیوستگی یا وابستگی الکترون
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com