English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
Other Matches
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper سرباز
level همسطح
level سطح ارتفاع
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level مسطح
level تراز کردن تراز
level مستقیم
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level with each other در یک تراز
level همسطح کردن
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level to تراز کردن
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
he did his level best کوتاهی نکرد
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level تراز سطح افقی افقی کردن
level سطح برابر
level هموار
level الت ترازگیری
level میزان
level تراز بنایی
level best بسیارعالی
level سطح
level out برابر کردن
level out یکنواخت کردن
level تراز
level with each other برابر
level best خیلی عالی
level best خیلی خوب
level هم تراز
level هم پایه
level نشانه گرفتن
level مسطح شدن
level مسطح کردن
level رده
level ترازکردن
level موزون هدف گیری
level پایه
level یک نواخت
level ترازسازی
level یک دست
maintenance level سطح تثبیت
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level rod شاخص
level of strength میزان استعداد رزمی
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
level point نقطه مسطح
level point سطح اب ساکن
top-level بلند پایه
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
level of supply سطح اماد
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
level of supply سطح انبار
level-headed متعادل
level-headed معقولانه
level of supply سطح تدارکات
split-level چند سطحی
level tone اهنگ یکنواخت
split-level سه نیم اشکوبی
low level کم ارزش
low level در ارتفاع کم
low level در سطح پایین
low level مقام پست وکوچک
low level فرومایه
low level پست
still water level سطحسکونآب
low level پایین
low level سقف پرواز کوتاه
low level سطحی
top-level توسط افراد عالیرتبه
top-level افراد عالیرتبه
top-level کهبدان
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
alidade level دستگاهسمتنما
lower level سطحپائینی
low level نزدیک سطح زمین
level surface سطح تراز
to rake level با شن کش صاف کردن
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
rotational level تراز چرخشی
trophic level تراز خوراکی
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
two level logic منطق دوسطحی
two level store انباره دو سطحی
protection level سطح حفافت
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
price level سطح قیمت
significance level سطح معناداری
skill level پایه مهارت
skill level پایه مهارت فنی
to draw level بحریف رسیدن
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
sound level شدت نسبی صوت
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
voltage level سطح ولتاژ
power level تراز توان
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح تو در تویی
white level تراز سفید
n level logic منطق N سطحی
multi level چند سطحی
level-headed معقول
level-headed راستبین
level-headed ترازخوی
mean sea level میانگین سطح دریا
water level سطح اب
oil level سطح روغن
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
pezometeric level سطح پیزومتری
voltage level سطح فشارالکتریکی
wage level سطح مزد
water level تراز اب
optimal level سطح بهینه
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level سطح فعالیت
one level memory حافظه یک سطحی
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
mean sea level سطح متوسط دریا
energy level تراز انژی
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level درجه اطمینان
compensation level تراز موازنه
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
chance level سطح تصادفی
builder's level تراز بنائی
bottom level تراز کف
black level تراز سیاه
base level تهتراز
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
background level الودگی متن الودگی زمینه
control level سطح کنترل اماد
crest level یال
cruising level سقف پرواز ثابت
dumpy level تراز دوربین دار
doublet level ترازوی دوتایی
donor level ترازدهنده
datum level سطح اب ازاد
datum level سطح اب دریا
data level سطح داده
cross level حباب تراز افقی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level افقی کردن
cross level تراز کردن
cruising level افق پروازثابت
background level تراز زمینه
speed level سطح سرعت
spirit level تراز
level crossings گذر همتراز
level crossings گذرگاه همکف
level crossings محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing گذر همتراز
level crossing گذرگاه همکف
level crossing محل تقاطع دو خط راه اهن
high-level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
spirit level تراز حباب دار
spirit level تراز حبابدار
aspiration level سطح انتظار
allowable level تراز مجاز
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced level پیشرفته
adaptation level سطح انطباق
acceptor level تراز گیرنده
speed level مرحله سرعت
sea level سطح دریا
ground level تراز زمین
ground level سطح زمین
level of strength سطح استعداد رزمی
intensity level سطح روشنایی
insulation level سطح ایزولاسیون
input level سطح ورودی
input level سطح دریافتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com