English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
English Persian
cannon balls گلوله توپ
cannon balls سرویس چکشی
cannon balls پرش با بدن جمع
Other Matches
balls-up انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
balls انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
masked balls رقص با نقاب
masked balls رقص با هیئت مبدل
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls انتن رادار
masked balls بال ماسکه
one and nine balls billiard بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
beach balls توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
object balls توپهایهدف
red balls توپهایقرمز
cannon [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
cannon توپ
cannon لوله توپ
cannon تصادم دوتوپ
cannon بتوپ بستن
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon لوله
cannon استوانه
cannon fodder خوراک توپ
cannon ball پرش با بدن جمع
cannon shot تیررس توپ شلیک شده از توپ
cannon shot گلوله توپ
cannon ball سرویس چکشی
cannon ball گلوله توپ
cannon bone استخوان ساق پا
cannon primer چاشنی توپ
cannon primer چاشنی خرج توپ
cannon proof ضد گلوله
cannon proof ضد گلوله توپ
muzzle-loading cannon بارگیریلولهتوپ
bard cannon theory نظریه بارد- کنون
cross section of a muzzle-loading cannon قسمتموربدهانهتوپ
cannon fodder [soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed] خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com