English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
carbon contact کنتاکت کربنی
Other Matches
carbon ذغال خالص
carbon کربن
carbon الماس بیفروغ
carbon C :symb
carbon ذغال
carbon black دوده
primary carbon کربن نوع اول
carbon brush زغال کربنی
gas carbon ذغال قرع
carbon cell پیل کربنی
carbon cycle سیکل کربن
active carbon کربن فعال
carbon deposite لایه کربن
battery carbon زغال باتری
carbon rheostat رئوستای کربنی
activated carbon ذغال فعال شده
carbon disk قرص زغالی
primary carbon کربن 1 درجه
carbon ribbon ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
carbon fixed کربن ثابت
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
carbon fixed ذغال ثابت
carbon free کربن ازاد
carbinol carbon کربن کربینول
carbon free ذغال ازاد
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
carbon holder پایه کربن
carbon microphone میکروفون زغالی
asymmetric carbon کربن بی تقارن
carbon resistor مقاومت کربنی
anomeric carbon کربن انومری
carbon ribbon نوار کاربنی
activated carbon کربن فعال شده
acetylenic carbon کربن استیلنی
carbon dioxide دی اکسید کربن
secondary carbon کربن 2 درجه
secondary carbon کربن نوع دوم
sugar carbon زغال قند
tertiary carbon کربن 3 درجه
tertiary carbon کربن نوع سوم
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
carbon tape نوارکاربنی
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
carbon dating اندازهگیریسنچیزیبااستفادهازمیزانرادیواکتیویتهآن
decolorizing carbon ذغال رنگ زدا
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
carbon dioxide گازکربنیک
carbon copies رونوشت کاربنی
carbon monoxide منواکسید کربن
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
carbon brush ذغال
carbon paper کاغذ کاربن
carbon copy کپی نسخه غیراصل
carbon copy رونوشت
carbon copy ورق کاربن
carbon copy رونوشت کاربنی
carbon copies ورق کاربن
carbon copies رونوشت
cored carbon کربن هسته دار
carbon copies کپی نسخه غیراصل
carbon filament lamp لامپ با افروزه کربنی
carbon pile regulator نافم کربنی
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
carbon dioxide therapy درمان با انیدرید کربنیک
carbon zinc cell پیل اولیه قابل حمل
carbon chain polymer بسپار زنجیر کربنی
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
He's a carbon copy of his father. کپی پدرش است.
zinc carbon cell پیل روی- زغال
zinc carbon cell پیل لکلانشه
coolant: carbon dioxide سردکنندهدیاکسیدکربن
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
medium carbon steel فولادباکربن متوسط
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
plain carbon tool steel فولاد ابزار غیرالیاژی
carbon dioxide gas coolant سردکنندهیگازدیاکسیدکربن
single button carbon microphone میکروفون تک زغالی
double button carbon microphone میکروفون دو زغالی
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
carbon pile voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ زغالی
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact تماس
contact اتصال
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
to be in contact تماس داشتن
contact اتصال الکتریکی برخورد
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact تماس یافتن تماسی
contact برخورد
contact محل اتصال تماس گرفتن
contact کنتاکت
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
pin contact اتصال سنجاقی
plug contact کنتاکت دوشاخه
interrupter contact کنتاکت پلاتین
point contact تماس نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
impluse contact کنتاکت ضربهای
point of contact نقطه تماس
angle of contact زاویه تماس
impluse contact کنتاکت ایمپولز
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
normally open contact اتصال معمولا باز
normally closed contact اتصال معمولا بسته
interrupter contact کنتاکت قطع
breake contact کنتاکت ساکن
contact surface سطح تماس
intermediate contact کنتاکت واسطه
line of contact خط تماس
main contact کنتاکت اصلی
intermediate contact کنتاکت میانی
area contact سطح تماس
mercurial contact کنتاکت جیوهای
movement to contact حرکت به اخذ تماس
movement to contact حرکت به تماس
multi contact چند قطبی
multiple contact دسته کنتاکت
multiple contact کنتاکت دستهای
protective contact کنتاکت محافظ
relay contact کنتاکت رله
zone of contact ناحیه تماس
zone of contact محل برخورد
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses لنز چشم
contact lost تماس قطع شد
contact lenses عدسی بساو
contact lever اهرم اتصال
contact printer اتصالچاپگر
negative contact اتصالنگاتیو
positive contact اتصالبارمثبت
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
wiping contact کنتاکت لغزان
contact piece کنتاکت
roller contact کنتاکت غلتکی
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
side contact شاخک لامپ
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding contact کنتاکت لغزشی
spring contact کنتاکت فنری
switch contact کنتاکت اتصال
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
to bring into contact تماس دادن
to bring into contact پیوستن
to make contact اتصال دادن
to make contact پیوستن
contact lenses عدسی مماس
contact area منطقه تماس
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین ضربتی
contact pair زوج اتصال
contact party گروه تماس
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
contact patrol گشتی تماس
contact patrol گشتی اخذتماس
contact piece پلاتین
contact angle زاویه تماس
contact plug فیش اتصال
contact mine مین مجاورتی
contact plug دوشاخه برق
contact point قطب تماس
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact points نوکهای کنتاکت
contact potential ولتاژ تماسی
contact mine مین اصطکاکی
contact microphone میکروفون کنتاکتی
contact lost هدف گم شد
contact area منطقه اخذتماس
contact area سطح تماس
contact backlash دنده کور تماس
contact bar الکترود جوشکاری
contact behavior رفتار تماس جویانه
contact breaker کلید قطع کننده
contact detector اشکارساز کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact drop افت کنتاکتی
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact fire انفجار در اثر تماس
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact flange فلانژ تماس
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact line خط تماس
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact potential فشار الکتریکی تماسی
contact report گزارش اخذ تماس
contact series اتصال سری
contact sparking جرقه کنتاکت
electric contact کنتاکت الکتریکی
contact sports ورزشهای برخوردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com