English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English Persian
carburetor float شناور کاربراتور
Other Matches
carburetor کابوراتور
carburetor سوختاما
carburetor کربوراتور کاربوراتور
carburetor engine موتور کاربراتوردار
carburetor choke ساسات
carburetor air هوای کاربراتور
carburetor adjustment تنظیم کاربراتور
atomizing carburetor کاربراتور ذره ساز
spray carburetor کاربراتور سوخت پاش
carburetor icing کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
carburetor jet دهانه کاربراتور
carburetor tickler پاک کننده لولههای کاربراتور
main carburetor کاربراتور اصلی
otto carburetor engine اتوموتور
otto carburetor engine موتور بنزینی
float شناور بودن
float well چاه شناور
on the float شناور
float غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float هاله
float شناور شدن
float شناور شدن شناور بودن
float شناور ساختن روی اب ایستادن
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
float سوهان زدن
float شناور
float ماله چهارسو
float روی اب نگهداشتن شناور
float شناور ساختن در هوا معلق بودن
float جسم شناور بر روی اب سوهان پهن
float تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float چوب پنبه
free float فرجه ازاد
free float مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
float clamp گیرهشناور
maintenance float شارژ انبار سیال
maintenance float شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
float valve دریچه شناور
to float with the current <idiom> با جریان آب رفتن [اصطلاح مجازی]
prone float روی شکم با دستهای کشیده
rod float تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
float test ازمون شناور
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
milk float عرابه یا چرخ شیر فروشی
back float شناور شدن روی اب
life float قایق نجات
deadman's float شناور بودن با دستهای باز
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
float board پره
float bridge پل شناور
float factor ضریب شناوری
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
float stone سنگ سایش
float light منور
float into position غوطه ور شدن
float into position شناور شدن
float guage اشل شناور
float gauging اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
float type carburator کاربوراتور غواصکی
tank gauge float درجهشناورتانکر
jelly fish float شناور شدن در اب با دست وپای دراز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com