English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
free carrier تحویل به حمل کننده کالا
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
Other Matches
carrier متصدی حمل و نقل
carrier وسیله حمل و نقل
carrier حمل کننده
carrier حامل غلطک حمال
carrier نامه بر
carrier باربر
carrier ناو هواپیمابر
carrier دستگاه کاریر
carrier برنامه حامل میکرب
carrier موج حام-ل
carrier مکاری
carrier وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier مشابه 1595
carrier ارسال داده ساده
carrier داده ارسالی موج مانند
carrier 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier موسسه حمل و نقل
carrier ترک بند
carrier حامل
carrier فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
T carrier استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier carrier aircraft
aircraft carrier carrier : syn
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
aircraft carrier ناو هواپیمابر
common carrier متصدی حمل ونقل
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition carrier مهمات بیار
carrier wave موج حامل
color carrier حامل رنگ
carrier's risk خطرات به عهده حمل کننده
carrier's risk ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
carrier's lien در گرو شرکت حمل
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
air carrier شرکت ترابری هوایی
attack carrier ناو هواپیمابر افندی
ball carrier بازیگری که با توپ میدود
battery carrier شاسی باتری
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
carrier detect تشخیص حامل
carrier frequency بسامد حامل
carrier frequency فرکانس حامل
carrier gas گاز حامل
carrier sense detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
carrier handle دسته حمل
bulk carrier کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carrier وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
carrier detect کشف حامل
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier pigeons کبوتر قاصد
carrier pigeons کبوتر نامه بر
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier system سیستم حامل
carrier pigeon کبوتر قاصد
carrier pigeon کبوتر نامه بر
carrier handle دستگیره حمل
common carrier گاراژ دار
fuse carrier نگهدارنده فیوز
oxygen carrier اکسیژن بر
personnel carrier نفربر
personnel carrier خودرو نفربر
sound carrier حامل صوت
troop carrier نیرو بر
video carrier حامل ویدئو
water carrier دلو
weapon carrier حامل جنگ افزار
lumber carrier کشتی تیر بر
luggage carrier ترک بند موتورسیکلت
fuse carrier فیوزگیر
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
hod carrier ناوه کش
image carrier حامل تصویر
letter carrier نامه رسان پستچی
letter carrier چاپار
helicopter carrier ناو هلیکوپتر بر
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
log carrier حاملچوبگرد
negative carrier محلقرارگیرینگاتیو
puck carrier گوی دار
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
carrier frequency فرکانس موج حامل
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی
common carrier مکاری
data carrier داده بر
data carrier حامل داده ها
data carrier حامل داده
contracting carrier موسسه حمل و نقل موردقرارداد
destination carrier کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
piton-carrier میخحامل
suit carrier پوششکتوشلوار
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier متصدی حمل ونقل حامل مشترک
antisubmarine carrier group ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
color carrier reference فاز مبنای حامل رنگ
attack nuclear carrier ناو هواپیمابر افندی هستهای
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
anti submarine carrier ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
carrier color signal پیام رنگی حامل
carrier color signal پیام رنگ تابی
three-tier car carrier حملماشینسهطبقه
telephone carrier current جریان حامل تلفنی
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
breech block carrier الات متحرک
breech block carrier حامل کولاس
carrier striking force نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
high frequency carrier cable کابل کاریر فرکانس بالا
free روا
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free ازادکردن
free جایز
free <adj.> دست و دلباز
free will اختیاری
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free will طیب خاطر
free for all داد وبیداد
free for all زدوخوردهمگانی
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free موجود در دیسک یا حافظه
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free ازاد
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free فاقد
free تحویل
free بخشودن
free will اراده ازاد
free مطلق
i did that of my own free will به میل خود
free ترخیص کردن میدانی
i did that of my own free will این کار را کردم
free مستقل
free will اختیار
free اختیاری مختار
free رایگان سخاوتمندانه
free بطور مجانی ازادکردن
free مجانی
free مجاز منفصل
free will ازادی اراده
free رها
free حرکت قایق در جلو باد
free بازیگر ازاد
having free will ازادکار
having free will فاعل مختار
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free tower برج پرش ازاد
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free vortex گرداب ازاد
free volume حجم ازاد
free trader تجارت ازاد
free trader بدون گمرک
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free turbine توربین ازاد
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
heart free ازاد ازقید عشق
heart free مبرا از عشق
free kick ضربهآزاددرفوتبال
free zone منطقه ازاد تجاری
free zone منطقه ازاد
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
free world کشورهای غیرکمونیست
free world جهان ازاد
free with ones money ولخرج
free wheeling خلاصی
free wheeling حالت خلاصی
guns free توپها اتش باختیار
free of particular average معاف از خسارات جزئی
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free rocket موشک ازاد
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free play بازی ازاد
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free play بدون محدودیت
free play لق
free play ازاد
free of tax بدون مالیات
free on boand فوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com