Dictiornary-Farsi | castle ward | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 70 (5 milliseconds)

English	Persian
castle ward	پاسبان دژیاقلعه
castle ward	دژبان


Other Matches

castle	قصر
castle	رخ
castle	سنگربندی کردن
castle	میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle	قلعه رفتن قلعه
after castle	پاشنه
after castle	poop : syn
castle	قلعه
castle	دژ
cloud castle	خیال خام
centre castle	پل فرماندهی
castle style	[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
castle nut	مهره چاکدار
fore castle	قسمت سینه ناو
sand castle	دژشنی
to call the shots [to be the king of the castle] <idiom>	پاسخگو بودن
A castle in the air. Wishful thinking.	آرزوی واهی ( خیالی)
ward off	دفاع کردن
ward off	دفع کردن
to ward off	دفع کردن
to ward off	از خود دور کردن
in ward	تحت تولیت
to out ward seeming	برحسب فاهر
ward	دسته کاغذ
to out ward seeming	فاهرا`
ward off	از خوددور کردن
ward	ناحیه
ward	دهلیز
ward	محوطه
ward	تولیت
ward	مولی علیه
ward	محجور حفافت بخش
ward	بخش
ward	اطاق جدا
ward	نگهداری کردن توجه کردن
ward	اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
ward	نگهبان
ward	سلول زندان
ward	حیاط محوطه زندان
to keep watch and ward	پاسداری کردن
ward heeler	کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
left for ward	در فوتبال پیشرو چپ
ward room	اطاق افسران در کشتی جنگی
watch and ward	حق نگهبانی روزانه و شبانه
wind ward	در جهت باد
clearance in ward	گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
to keep watch and ward	حفافت یادفاع کردن
stern ward	بطرف عقب کشتی
to go back ward	به قهقرارفتن
side ward	ضلعی
side ward	پهلویی
side ward	یک بری
right wing to ward	دست راست
right wing to ward	پیشرو
left ward	چپ
lee ward	side lee
lee ward	در جهت مخالف باد
side ward	ازپهلو
to go back ward	پس رفتن
the out ward eye	چشم فاهر
soiuth ward	بطرف جنوب متمایل بجنوب
soiuth ward	بسوی جنوب
the out ward eye	چشم برون
left wing for ward	پیشرو دست چپ
to go spell back ward	ازاخریاوارونه همی کردن
ward leonard control	کنترل وارد لئونارد
ward leonard control	اتصال لئونارد
hom ward bound	اماده رفتن به کشور میهن