Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
English
Persian
cell reference
ارجاع سل
Search result with all words
absolute cell reference
رجوع مطلق سل
reference cell
پیل مبنا
reference cell
پیل مرجع
relative cell reference
ارجاع سل رابطهای
Other Matches
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
reference
دستیابی به محلی در حافظه
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
reference
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference
سفارش
reference
معرفی
self reference
خود ارجاع
who are your reference?
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
with reference to
عطف به
with reference to
با اشاره به
in reference to
با اشاره به
reference
توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference
توصیه
reference
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
مدارک
reference
کتاب بس خوان بازگشت
reference
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference
ارجاع
reference
مرجع
reference
منبع
reference
ماخذ
reference
مراجعه و رجوع کردن
reference
مراجعه رجوع
reference
سوابق
reference
عطف
reference
اشاره
reference
راده
reference
لیست موضوعات مرتب شده
reference
استفتاء کردن
reference
ارجاع امر به داوری
reference
اندیسی که ارجاعی به متن است
reference
معرف
reference
توصیه
reference
بازگشت مرجع
reference electrode
الکترود مبنا
reference edge
لبه مرجع
reference datum
سطح افق بار یاوزن هواپیما
reference datum
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reference electrode
الکترود مرجع
reference frame
دستگاه مقایسهای
reference phase
فاز مبنا
reference number
اعداد مبنای نشانه روی
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
backward reference
ارجاع به عقب
reference librery
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference language
زبان مرجع
reference junction
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
reference group
گروه مرجع
reference piece
توپ مبنا
explicit reference
خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
external reference
مرجع خارجی
external reference
ارجاع خارجی
forward reference
ارجاع به جلو
geographic reference
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
global reference
ارجاع سراسری
ideas if reference
افکار عطفی
implicit reference
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
circular reference
ارجاع چرخشی
map reference
فهرست شناسایی نقشه
print reference
شماره عکس هوایی
print reference
شماره سری عکس هوایی
punctuation for reference
زیر واژه
call by reference
فراخوانی با ارجاع
reference address
نشانی مرجع
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reference axes
محورهای مرجع
delusion of reference
هذیان بخود بستن
reference pilot
نمونه مرجع
cross reference
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference
مراجعه متقابل
sortie reference
شماره پرواز
sortie reference
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
reference sheet
برگ تعیین محل یکان برگ معرف
with reference to letter no
با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
point of reference
آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
reference book
کتابمرجع
reference signal
سیگنال مرجع
reference
[testimonial]
مدرک
reference
[testimonial]
گواهی
letter of reference
معرفی نامه
letter of reference
توصیه نامه
cross reference
سیستم مختصات
cross reference
شبکه چهارخانه
reference point
نقطه مبنا
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference position
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
reference sheet
برگ راهنما
frames of reference
چهارچوب داوری
frame of reference
چهارچوب داوری
reference station
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
reference time
زمان مرجع
cross-reference
مراجعه متقابل
cross-reference
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference
سیستم مختصات
cross-reference
شبکه چهارخانه
cross-reference
ارجاع متقابل
cross reference
ارجاع متقابل
cross reference generator
متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
cross reference generator
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
cross reference table
جدول ارجاع متقابل
color carrier reference
فاز مبنای حامل رنگ
to push for an answer
[in reference to something]
برای پاسخ فشار آوردن
[در رابطه با چیزی]
reference count technique
تکنیک شمارش ارجاعات
lay reference number
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
open system interconnection reference
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
cell
اتاقک
cell
حجره
tr cell
کلید فرگیر
cell
خانه
cell
فرف نمونه
cell
پیل سلول
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell
سل
cell
المان
cell
خانه جدول
cell
زندان انفرادی
cell
یاخته
cell
باطری
cell
پیل
cell
زندان تکی
cell
سلول یکنفری
cell
پیل خانه باطری
cell
حفره
cell
سلول
cell
جزء اصلی باطری
absorption cell
فرف جذب
cell connector
رابط پیل باتری
accumulator cell
سلول اکومولاتور
blood cell
یاخته خون
blood cell
گویچههای خونی
sample cell
فرف نمونه
solar cell
سلول خورشیدی
standard cell
پیل استاندارد
storage cell
یاخته انباره
storage cell
پیل باتری
storage cell
باتری
active cell
سلول فعال
active cell
سل فعال
carbon cell
پیل کربنی
bunsen cell
پیل بونزن
blank cell
سل خالی
binary cell
سلول دودویی
binary cell
یاخته دودویی
selenium cell
سلول سلنیومی
body cell
یاخته غیر تناسلی
bichromat cell
پیل بیکرومات
bias cell
پیل ولت شبکه
betz's cell
یاخته بتس
secondary cell
پیل باتری
battery cell
پیل باتری
anchor cell
سل قفل
anchor cell
سل تثبیت
anchor cell
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
active cell
خانه کاری
cell address
آدرس سل
storage cell
سلول انباره
pollen cell
شبکهگرده
queen cell
حفرهملکه
regulating cell
پیل اضافی
cell-phone
تلفنهمراه
condemned cell
سلولزندان
to cell phone
با تلفن همراه زنگ زدن
Rod cell
یاخته استوانه ای
[در چشم]
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
plant cell
سلولگیاهی
honey cell
حفرهعسل
cell wall
دیوارهسلولی
stractural cell
سلول ساختاری
sealed cell
حفرهممهور
transformer cell
سلول ترانسفورماتور
two cell accumulator
اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
unbalanced cell
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
unit cell
سلول واحد
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
voltaic cell
پیل ولتایی
voltaic cell
پیل ولتا
whiteblood cell
گویچه سفیدخون گلبول سفید
padded cell
اتاقک نرم پوشدار
cell membrane
میتوکندری
guard cell
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
cell format
قالب سل
cell pointer
اشاره گر سل
cell protection
حفافت سل
cell receptor
گیرنده سلولی
ependymal cell
یاخته اپاندیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com