English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cell-phone تلفنهمراه
Other Matches
to cell phone با تلفن همراه زنگ زدن
to call on the cell phone با تلفن همراه زنگ زدن
cell phone users while driving کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
Could I use the phone ? اجازه هست از تلفن استفاده کنم ؟
to get somebody on the phone <idiom> کسی را پشت تلفن گیر آوردن
phone-in برنامهایتلویزیونییارادیوییکهمردم باتلفنباآندرتماسهستند
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone صوت
phone شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phone پاسخ به تماس در تلفن
phone مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone تلفن
phone صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone تلفن کردن
phone تلفن تلفن زدن
phone صدا
phone اوا
phone call تماستلفنی
phone tapping دستگاهشنودتلفن
phone box مخففBox Terlephone
phone booth کیوسکتلفنهمگانی
head phone گوشی سر
head phone هدفون
head phone گوشی بی سیم
head phone گوشی کلهای بی سیم
phone cartridge پیکاپ گرامافون
Phone Dialer امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
phone book کتاب راهنمای تلفن
phone book دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone books کتاب راهنمای تلفن
phone books دفتر حاوی شمارههای تلفن
pay phone پرداختتلفن
head phone گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
phone extension شماره تلفن فرعی [مخابرات]
You can call me at ... [phone no.] <idiom> شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
Speaking. [on the phone] [من] پشت تلفن صحبت می کنم.
cordless phone تلفن بی سیم [مخابرات]
The phone is ringing . تلفن زنگ می زند
cordless phone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
phone electric wire سیم گرام
Where can I make a phone call? از کجا می توانم تلفن کنم؟
Drop me by the phone booth. مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
to tap [phone line] مخفیانه به گفتگوی کسی در خط تلفن گوش کردن
phone sas cut off. وسط صحبتمان تلفن قطع شد
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن]
tr cell کلید فرگیر
cell اتاقک
cell حجره
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell المان
cell پیل خانه باطری
cell جزء اصلی باطری
cell فرف نمونه
cell پیل سلول
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell سل
cell خانه
cell زندان انفرادی
cell یاخته
cell پیل
cell زندان تکی
cell سلول یکنفری
cell حفره
cell سلول
cell باطری
cell خانه جدول
sample cell فرف نمونه
reference cell پیل مرجع
selenium cell سلول سلنیومی
reference cell پیل مبنا
primitive cell سلول واحد ابتدایی
primary cell پیل ساده
standard cell پیل استاندارد
storage cell یاخته انباره
storage cell پیل باتری
storage cell باتری
storage cell سلول انباره
stractural cell سلول ساختاری
transformer cell سلول ترانسفورماتور
two cell accumulator اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
porous cell پیل متخلخل
photovoltaic cell پیل نور- برقی مجاورتی
photoconductive cell پیل نور- رسانایی
photo cell سلول فتوالکتریک
photo cell پیل نور- برقی
anchor cell خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
photoelectric cell فتوسل
photoemissive cell لامپ نور- برقی
anchor cell سل تثبیت
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
anchor cell سل قفل
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
pigment cell یاخته رنگی
pilot cell پیل راهنما
plante cell باتری پلانته
photoconductive cell سلول فوتورسانا
unit cell سلول واحد
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
condemned cell سلولزندان
solar cell سلول خورشیدی
blood cell یاخته خون
blood cell گویچههای خونی
galvanic cell پیل گالوانی
sealed cell حفرهممهور
voltaic cell پیل ولتا
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
absorption cell فرف جذب
queen cell حفرهملکه
voltaic cell پیل ولتایی
whiteblood cell گویچه سفیدخون گلبول سفید
padded cell اتاقک نرم پوشدار
active cell خانه کاری
active cell سل فعال
active cell سلول فعال
cell membrane میتوکندری
cell wall دیوارهسلولی
honey cell حفرهعسل
accumulator cell سلول اکومولاتور
plant cell سلولگیاهی
pollen cell شبکهگرده
nuclear cell پیل اتمی
electrochemical cell پیل الکتروشیمیایی
current cell سل کنونی
current cell سل جاری
counter e.m.f. cell پیلهای برق وارانی
concentration cell پیل غلظتی
coductivity cell پیل سنجش رسانندگی
circular cell محفظه گرد
cham cell or of the e. وزیر دارایی
cell vent نفس کش پیل
daniel cell پیل دانیل
daniell cell پیل دانیل
cell address نشانی سل
dry cell پیل خشک
dry cell باطری خشک
data cell سلول داده
data cell سلول
data cell یاخته داده
cell tester تسترباطری
cell tester ازمایشگر باطری
cell tester ولت سنج باتری
cell animation تحرک سلولی
cell address آدرس سل
carbon cell پیل کربنی
bunsen cell پیل بونزن
body cell یاخته غیر تناسلی
blank cell سل خالی
binary cell سلول دودویی
binary cell یاخته دودویی
bichromat cell پیل بیکرومات
cell assembly مجتمع یاختهای
cell body جسم یاخته
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cell reference ارجاع سل
cell receptor گیرنده سلولی
cell protection حفافت سل
cell pointer اشاره گر سل
cell format قالب سل
cell format فرمت سل
cell definition تعریف سل
cell cover درپوش باتری
bias cell پیل ولت شبکه
haploid cell یاخته جنسی
fuel cell پیل سوختی
fuller cell پیل فولر
germ cell یاخته جنسی
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
galvanic cell پیل شیمیایی
galvanic cell سلول گالوانی
betz's cell یاخته بتس
germ cell سلول نطفه
germ cell سلول تخم
battery cell پیل باتری
glial cell یاخته گلیایی
grenet cell پیل گرنت
secondary cell پیل باتری
grove cell پیل گراو
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
cell connector رابط پیل باتری
ependymal cell یاخته اپاندیم
electrolytic cell پیل الکترولیز
lymph cell سلول لنف
nerve cell یاخته عصبی
dry cell پیل
nerve cell سلول عصبی
electrolytic cell فرف برقکافت
elementary cell پیل اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com