Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
English
Persian
central heating
حرارت مرکزی
central heating
گرمایش مرکزی
Search result with all words
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
Other Matches
heating
گرمایش
heating value
ارزش گرمایی
heating
گرمایی
heating
سیستم حرارتی
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
heating value
گرمای احتراق
heating
گرمسازی
heating value
گرمای سوختن
d.c. heating
گرمایش جریان دائم
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating voltage
ولتاژ گرمایش
heating flame
شعله
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
heating duct
محفظهآبداغ
heating wire
سیم حرارتی
internal heating
گرمایش خودی
internal heating
گرمایش داخلی
induction heating
گرمایش القائی
induction heating
گرمکن القائی
impedance heating
گرمایشی امپدانسی
heating surface
سطح گرمایش
heating unit
سازه گرمساز
heating chamber
اطاق گرمکن
heating capacity
فرفیت گرمایش
heating blower
دمنده ی حرارتی
heating battery
باطری فیلامان
gas heating
گرمایش گاز
heating current
جریان گرم کننده
dielectric heating
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
heating effect
اثر گرمایشی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heating flue
تنوره گربه رو
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
armature heating
گرم شدن ارمیچر
heating grille
محفظهگرماده
heating oil
سوختگرمازا
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
in-floor heating
سیستم گرمایش از کف زمین
underfloor heating
سیستم گرمایش از کف زمین
under slab heating
سیستم گرمایش از کف زمین
auxiliary heating
سیستمگرمایی
preliminiary heating
پیش گرمکنی
pre heating time
مدت گرم شدن
high frequency heating
گرمایش فرکانس بالا
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
induction heating apparatus
شوفاژ القائی
floor heating (system)
سیستم گرمایش از کف زمین
The heating doesn't work.
این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
radiant tube heating
گرمایش لوله تابان
cathode heating time
مدت گرم سازی کاتد
cooling/heating coils
فنرسردوگرم کننده
hot air heating
گرمایش هوا
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
indirect induction heating
گرمایش القایی غیرمستقیم
low voltage heating
گرمایش فشار ضعیف
induction heating coil
بوبین گرمایش القائی
induction heating coil
اندوکتور
heating/air conditioning equipment
وسائلگرمادهی
heating/air conditioning equipment
تهویه
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
central
کامپیوتر مرکزی
central
تلفن چی مرکزی
central
ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
central
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central
کلمه با طول کوتاه
central
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central
واحد ورودی و خروجی
central
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
central
مرکزی
central
واحد محاسبات و منط ق
central processor
پردازنده مرکزی
central nave
کلیسایمرکزی
central column
ستونمرکزی
central circle
دایرهوسط
Central America
آمریکایمرکزی
central reservation
مرکزرزروکردن
switching central
مرکز تلفن خودکار
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
central screw
پیچمرکزی
central stile
چهارچوبدربمیانی
central incisor
دندانپیشینمرکزی
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central defender
مدافعوسطی
central fissure
شیار مرکزی
central office
تلکس و تلگراف
central city
شهر مرکزی
central planning
برنامه ریزی مرکزی
central city
مرکز شهر
central position
قرارگاه مرکزی
central position
وضعیت مرکزی
central canal
مجرای مرکزی
central pith
هسته یا مغز چوب
central office
مرکز تلفن
central office
دفتر مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
central exchange
مرکزتلکس
central exchange
مرکز تلفن خودکار
central head
فشار مرکزی
central gyrus
شکنج مرکزی
central convolution
شکنج مرکزی
central load
بار مرکزی
central load
نیروی وارد به مرکز
central processor
پردازشگر مرکزی
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central strip
نوار میانی
central bank
بانک مرکزی
central tendency
تمایل به مرکز
central government
حکومت مرکزی
central terminal
پایانه مرکزی
central war
جنگ عمومی
central war
جنگ عمده
central tendency
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central strip
جداکننده جهات
central station
نیروگاه مرکزی
central site
سایت مرکزی
central reserve
سکوی میانی
central reserve
سکوی وسط
German Central Bank
بانک مرکزی آلمان
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
central control desk
میزفرمان مرکزی
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
central control panel
تابلوی مرکزی کنترل
central control panel
مرکز کنترل
central angle at crest
فرجه ستیغ
central angle of arch
دهانه کمان
central control desk
اطاق فرمان اصلی
central concrete membrane
پرده میانی بتنی
top central manhole
حفرهمیانیورودفرد
central pumping station
مرکزی
central pumping station
تلمبهخانه
central processing unit
واحد پردازش مرکزی
central processing unit
واحدپردازنده مرکزی
central railway station
ایستگاه مرکزی راه اهن
central refueling provisions
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
central tendency measures
اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency
اندازههای گرایش مرکزی
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization
انگلستان
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
central planning team
تیم طرح ریزی مرکزی
central pastry kitchen
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
central air data
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
central focusing wheel
چرخهزوم مرکزی
central information file
سیستم اصلی ذخیره داده
central limit theorem
قضیه حد مرکزی
Central African Republic
جمهوری آفریقای مرکزی
unit central processing
واحد پردازش مرکزی
central mass storage
انباره انبوه مرکزی
central mixing plant
مرکز اختلاط بتن
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
central food preparation facility
کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com