Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
English
Persian
central reserve
سکوی وسط
central reserve
سکوی میانی
Other Matches
central
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
central
کلمه با طول کوتاه
central
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central
تلفن چی مرکزی
central
مرکزی
central
واحد محاسبات و منط ق
central
کامپیوتر مرکزی
central
واحد ورودی و خروجی
central
ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
reserve
ذخیره کردن اختصاص دادن
under reserve
تحت تضمین
to have something in reserve
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
to have something in reserve
چیزی درچنته داشتن
with reserve
بقید احتیاط
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
reserve
رزرو کردن
reserve
نگهداشتن
reserve
قید شرط
reserve
از پیش حفظ کردن
reserve
مدارا
reserve
توداربودن
reserve
احتیاط یدکی
reserve
کنار گذاشتن
reserve
پس نهاد
reserve
پس نهاد کردن
reserve
نگه داشتن اختصاص دادن
reserve
اندوختن اندوخته
reserve
اندوخته
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve
کتمان حقیقت
reserve
عضو علی البدل
reserve
ذخیره
reserve
احتیاط
reserve
ذخیره کردن
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central site
سایت مرکزی
central station
نیروگاه مرکزی
central processor
پردازشگر مرکزی
central processor
پردازنده مرکزی
central load
نیروی وارد به مرکز
central office
دفتر مرکزی
central office
مرکز تلفن
central office
تلکس و تلگراف
central pith
هسته یا مغز چوب
central planning
برنامه ریزی مرکزی
central position
قرارگاه مرکزی
central position
وضعیت مرکزی
central strip
جداکننده جهات
central strip
نوار میانی
central tendency
تمایل به مرکز
central screw
پیچمرکزی
central reservation
مرکزرزروکردن
central nave
کلیسایمرکزی
central incisor
دندانپیشینمرکزی
central defender
مدافعوسطی
central column
ستونمرکزی
central circle
دایرهوسط
Central America
آمریکایمرکزی
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
switching central
مرکز تلفن خودکار
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central war
جنگ عمده
central war
جنگ عمومی
central terminal
پایانه مرکزی
central tendency
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central stile
چهارچوبدربمیانی
central load
بار مرکزی
central city
شهر مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
central fissure
شیار مرکزی
central exchange
مرکزتلکس
central exchange
مرکز تلفن خودکار
central gyrus
شکنج مرکزی
central convolution
شکنج مرکزی
central bank
بانک مرکزی
central government
حکومت مرکزی
central city
مرکز شهر
central head
فشار مرکزی
central heating
گرمایش مرکزی
central heating
حرارت مرکزی
central canal
مجرای مرکزی
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
reserve force
نیروی احتیاط
reserve on board
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve officer
افسر احتیاط
reserve officer
افسر وفیفه
reserve fund
وجوه ذخیره
reserve fund
وجوه اندوخته
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
payment under reserve
پرداخت تحت تضمین
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
reflex reserve
پس مانده بازتاب
reserve accumulator
انباره کمکی
reserve buoyancy
حجم بالاتر از خط ابخور ناو
reserve buoyancy
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
reserve center
مرکز احتیاط
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
reserve components
قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny
ارز ذخیره
reserve curreny
پول ذخیره
reserve echelon
رده احتیاط
reserve price
اخرین بها
reserve price
بهای قطعی
capital reserve
اندوخته سرمایه
capital reserve
ذخیره سرمایه
battle reserve
احتیاط جنگی
battle reserve
ذخیره جنگی
army reserve
قسمت احتیاط نیروی زمینی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
paper in reserve
کاغذذخیرهای
reserve parachute
چترذخیرهای
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
reserve fund
سرمایه احتیاطی
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
reserve price
قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price
قیمت پایه در حراج
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve requirements
ذخائر مورد نیاز
reserve stock
اماد ذخیره
reserve stock
موجودی ذخیره
rolling reserve
اماد ذخیره غلطان
rolling reserve
امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
stone reserve
ذخیره سنگ
tactical reserve
احتیاط تاکتیکی
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
national reserve
اندوختگاه ملی
equipment reserve
ذخیره تجهیزاتی
floating reserve
احتیاط سیال
floating reserve
نیروی ذخیره احتیاط متحرک
reserve mobilization
بسیج احتیاطها
general reserve
احتیاط عمومی
gold reserve
اندوخته طلا
liability reserve
ذخیره بدهیها
mobile reserve
احتیاط متحرک
national reserve
پاستگاه ملی
nature reserve
اندوختگاه طبیعی
operational reserve
ذخیره عملیاتی
operational reserve
احتیاط عملیاتی
nature reserve
اندوختگاه نیادی
central pumping station
مرکزی
central angle at crest
فرجه ستیغ
central angle of arch
دهانه کمان
central refueling provisions
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central control panel
تابلوی مرکزی کنترل
central control panel
مرکز کنترل
central planning team
تیم طرح ریزی مرکزی
central control desk
میزفرمان مرکزی
unit central processing
واحد پردازش مرکزی
central air data
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
central focusing wheel
چرخهزوم مرکزی
top central manhole
حفرهمیانیورودفرد
central pumping station
تلمبهخانه
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
central processing unit
واحد پردازش مرکزی
Central African Republic
جمهوری آفریقای مرکزی
central processing unit
واحدپردازنده مرکزی
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
central limit theorem
قضیه حد مرکزی
central mixing plant
مرکز اختلاط بتن
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
central mass storage
انباره انبوه مرکزی
central control desk
اطاق فرمان اصلی
German Central Bank
بانک مرکزی آلمان
central information file
سیستم اصلی ذخیره داده
central pastry kitchen
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
central concrete membrane
پرده میانی بتنی
central tendency measures
اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency
اندازههای گرایش مرکزی
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization
انگلستان
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central railway station
ایستگاه مرکزی راه اهن
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
auction sale without reserve
فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
reserve army of unemployed
سپاه ذخیره بیکاران
reserve army of unemployed
ارتش ذخیره بیکاران
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
federal reserve system
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
fuel reserve tank
مخزن ذخیره سوخت
federal reserve system
سیستمی که به موجب ان
federal reserve system
سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system
نظام فدرال رزرو
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
fractional reserve banking
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
strict nature reserve
اندوختگاه طبیعی بازداشته
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
central food preparation facility
کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com