English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
chain check stopper سیم نگهدار
Other Matches
chain stopper خفت زنجیری
stopper درپوش
stopper توپی جلوگیری کننده
stopper خفت طناب
stopper متوقف کننده
stopper باچوب پنبه بستن
stopper بادریچه بستن
stopper سربطری
stopper چوب پنبه
leak stopper نشت گیر
carpenter stopper خفت کتابی
earth stopper مامور بستن سوراخهای روباه
crown stopper سر بطری پهن
carpenters' stopper سیم نگهدار گیرهای
crack stopper خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
rope stopper استاپر
rope stopper طناب نگهدار
leak stopper گوه
rubber stopper درپوش لاستیکی
puck stopper دروازه بان
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
chain رشته
chain مراجعه کنید به CATENA
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain سری
chain سلسله سلسله مراتب
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain زنجیره
chain زنجیر
chain کند وزنجیز حلقه
chain زنجیر
chain : زنجیرکردن
chain سلسله کوه
chain زنجیر مساحی
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
chain دارد.
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain از کلمه قبلی
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain شبکه زنجیری
chain سلسله
chain saw اره برقی
chain saw اره زنجیری
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain effects اثرات زنجیری
drag chain زنجیرکشش
chain field فیلد اتصال
chain bridge پل زنجیری
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain case جعبه زنجیر
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain cable زنجیر لنگر
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain stitch بافت زنجیری
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain banking بانکداری زنجیری
chain block قرقره
chain bridge پل معلق
chain gang هم زنجیر
chain grab زنجیر گیر
chain guage اشل زنجیری
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain pipe لوله زنجیر
chain printer چاپگر زنجیری
chain reflex بازتاب زنجیرهای
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
chain pulley قرقره زنجیر
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain of evacuation سیستم اخراجات
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain hook دیلم زنجیر لنگر
chain hook هوک زنجیر
chain locker انبار زنجیر
chain locker چاله زنجیر
chain of command سلسله مراتب
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
lost chain زنجیره از دست رفته
drag chain عایق
pointer chain زنجیر اشاره گرها
print chain زنجیر چاپ
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
daughter chain زنجیر نوزاد
daughter chain زنجیر فرعی
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
crane chain زنجیر جرثقیل
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
hoisting chain زنجیر بالابر
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
load chain زنجیر بار
link chain زنجیر اتصال
link chain زنجیر رابط
markov chain زنجیر مارکوف
markov chain زنجیره مارکف
measuring chain زنجیر مساحی
homoatomic chain زنجیر جور اتم
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
grab chain زنجیر قلاب دار
parent chain زنجیر مادر
parent chain زنجیر اصلی
endless chain زنجیر مدور
closed chain زنجیر حلقهای
side chain زنجیر جانبی
lost chain زنجیره گم شده
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain brake عایقزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
chain guide محافظزنجیر
chain work کار زنجیرهای
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain track مسیر زنجیر
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain survey نقشه برداری زنجیری
elevating chain زنجیر بالابر
chain wheel چرخ زنجیر
chain sprocket چرخ زنجیر
chain splice پیوند زنجیری
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
skid chain زنجیر چرخ
sprocket chain زنجیر دندانه دار
studded chain حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain زنجیر مساحی
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنچیر سنجش
tire chain زنجیر چرخ
tire chain زنجیر یخ شکن
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
chain letter نامهی زنجیری
chain letters نامهی زنجیری
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain rule قانون زنجیری
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره زنجیری
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
chain mail زره زنجیری
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction واکنش زنجیری
band chain زنجیر مساحی
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions واکنش زنجیری
chain reactions واکنش زنجیرهای
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain polymerization بسپارش افزایشی
drive chain زنجیرهراندن
lifting chain زنجیربالابر
mooring chain زنجیرمهار
safety chain زنجیرهامنیت
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chain saws اره برقی
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
block chain زنجیردوچرخه
chain clamp گیره زنجیری
daisy chain interrupt یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
open chain compound سیستم باز
side chain substitution استخلاف در زنجیر جانبی
straight chain structure ساختار راست زنجیر
chain growth polymerization بسپارش افزایشی
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
chain pipe wrench اچارزنجیرهای
carbon chain polymer بسپار زنجیر کربنی
long chain polymer بسپار بلند زنجیر
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com