English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
chemical exchange تبادل شیمیایی
Other Matches
chemical کیمیایی
chemical شیمیایی
chemical ماده شیمیایی دارویی
chemical consolidation تزریق شیمیایی
chemical compound ترکیب شیمیایی
chemical combination ترکیب شیمیایی
chemical bonding پیوندشیمیایی
chemical grouting تزریق شیمیایی
chemical injection تزریق شیمیایی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
chemical feedstock مواد اولیه شیمیایی
chemical deposits نهشتهای شیمیایی
chemical element عنصر شیمیایی
chemical energy انرژی شیمیایی
chemical bonding تشکیل پیوند شیمیایی
chemical wash کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
physio chemical وابسته به شیمی فیزیکی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
chemical analyse تجزیه شیمیایی
chemical abstracts چکیدههای شیمی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chemical treatment رفتارشیمیایی
chemical alarm اعلام خطر شیمیایی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
chemical analysis تجزیه شیمیایی
chemical bond پیوند شیمیایی
chemical engineering مهندسی شیمی
chemical reactor واکنشگاه شیمیایی
chemical research پژوهش شیمیایی
chemical security تامین شیمیایی
chemical security حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical sense حس شیمیایی
chemical shift جابجایی شیمیایی
chemical species گونههای شیمیایی
chemical survey تجسس شیمیایی
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical weapon جنگ افزار شیمیایی
chemical weathering هوازدگی شیمیایی
chemical reaction واکنش شیمیایی
chemical properties خواص شیمیایی
chemical equilibrium تعادل شیمیایی
chemical equivalent هم ارز شیمیایی
chemical fuel سوخت شیمیایی
chemical herbicide علف کش شیمیایی
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
chemical industries صنایع شیمیایی
chemical kinetics سینتیک شیمیایی
chemical munition سلاح شیمیایی
chemical operations عملیات شیمیایی
chemical defense پدافند شیمیایی
chemical physics فیزیک شیمیایی
chemical pollution الودگی شیمیایی
chemical biological and radiological شیمیایی
nuclear biological chemical شیمیایی میکربی هستهای
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical biological and radiological میکربی ورادیولوژیکی
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
chemical shift non equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
exchange value ارزش مبادلهای
first of exchange نسخه اصلی برات
in exchange for درعوض
re exchange برات رجوعی
exchange value ارزش مبادله
exchange تفاوت
in exchange for بجای
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange تبادل ردوبدل ارز
exchange جابه جایی داده بین دو محل
exchange مبادله
exchange معاوضه
exchange مرکز مبادله
exchange دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange صرافخانه
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange اسعار
exchange ارز
exchange صرافی مبادله کردن
exchange مبادله کردن
exchange تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange مبادله کردن تعویض
exchange ارز معاوضه
exchange مبادله پول
exchange رد و بدل کننده
exchange عوض کردن تسعیر یافتن
exchange معاوضه کردن
value in exchange ارزش مبادله
exchange رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange تهاتر تسعیر
exchange معاوضه و مبادله پول
exchange صرافی
exchange تبادل
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
exchange of views تبادل نظر
intermediate exchange واسطه
exchange rationing جیره بندی ارز
par of exchange نرخ برابری ارز
exchange point نقطه تعویض
exchange parity نرخ برابری ارز
exchange parity برابری ارز
exchange of views رایزنی
exchange of pleadings تبادل لوایح
exchange of notes نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
exchange of notes مبادله یادداشتها
exchange of flags مبادله پرچمها
exchange market بازار اسعار
exchange market بازار داد و ستد
exchange intervention دخالت در بازار ارز
exchange integral بر هم کنش تبادلی
exchange register ثبات معاوضهای
exchange restricition محدودیت ارزی
exchange restricition ممنوعیت ارزی
intermediate exchange مرکز
heat exchange تبادل گرما
heat exchange تبادل حرارت
futures exchange خرید اتی
futures exchange مبادله سلف
forign exchange ارز
exchange variation واریاسیون تعویضی
exchange transactions معاملات برواتی
exchange sort جورکردن معاوضهای
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
exchange service بنگاه معاوضه
exchange selector سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
exchange restriction کنترل مبادله ارز
exchange restriction محدودیت ارزی
symmetrical exchange تعویض قرینه
money exchange تبدیل پول
money exchange صرف
medium of exchange وسیله مبادله
medium of exchange وسیله داد وستد
manual exchange مرکز دستی
main exchange مرکز اصلی
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
to exchange blows دست بگریبان شدن
through bill of exchange بارنامه سراسری
teletype exchange مرکز تله تایپ
exchange rate نرخ مبادلهای
tandom exchange مرکز تلفن خودکار تاندوم
rate of exchange نرخ ارز
rate of exchange نرخ تسعیر
rate of exchange نرخ مبادله
rate of exchange نرخ مبادله ارز
post exchange فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
losing the exchange تفاوت دادن
to exchange blows جنگ کردن
stock exchange بورس اوراق بهادار
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
local exchange ردوبدل کننده محلی
stock exchange بورس سهام
What is the exchange rate? نرخ تبدیل چقدر است؟
To greet someone . To exchange greetings with someone. با کسی سلام وتعارف کردن
ion exchange تبادل یون
ion exchange تبادل یونی
international exchange مرکز تلفن بین المللی
toll exchange مرکز تلفن
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
unvisual exchange مبادله نامرئی چوب
social exchange تبادل اجتماعی
currency exchange تبدیلپول
minor exchange تفاوت کوچک
automatic exchange رد و بدل کننده خودکار
foreign exchange ارز
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
commodities exchange بورس کالا
commodity exchange مبادله کالا
commodity exchange بورس کالا
concentred exchange تبادل همزمان
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس سهام
telephone exchange مرکز تلفن خودکار
telephone exchange مرکز تلفن
exchange rates نرخ تبدیل ارز
commodity exchange بورس مواداولیه
exchange rates نرخ تسعیر ارز
foreign exchange پول کشور خارجی
foreign exchange ارز خارجی
exchange of blows تبادل ضربه
baltic exchange بازار بورس بالتیک
baltic exchange بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
baltic exchange اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
bill exchange برات بازرگانی
bill exchange برات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات
acyl exchange اسید کافت
branch exchange رد و بدل کننده شعبهای
broadband exchange تعویض پهن باند
foreign exchange تعویض خارجی
central exchange مرکز تلفن خودکار
foreign exchange پول خارجی
central exchange مرکزتلکس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com