Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (2 milliseconds)
English
Persian
chimney breast
سینه بخاری
Search result with all words
chimney-breast
[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
Other Matches
breast
وجدان
breast
افکار
breast
نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast
سینه بسینه شدن
breast
برابر
breast
باسینه دفاع کردن
breast
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
breast
اغوش
breast
پستان
breast
سینه
breast
چوب افقی پایین دار
[قالی]
breast
نورد پایین
breast
زیر دار
[قالی]
chicken breast
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
pigeon breast
برامدگی جناغ سینه
pigeon breast
سینه کفتری
he beat his breast
او به سینه خودزد
furnace breast
سردر کوره
breast plate
سینه بند اسب
breast work
خاکریز تا ارتفاع سینه خاکریز جان پناه سنگرایستاده
chicken breast
قوزسینه
forward breast
طناب شماره دو
to breast the tape
مسابقه دورابردن
breast-fed
شیر پستان دادن
breast-fed
با پستان شیردادن
breast collar
بنداتصالاسببهگاری
breast beam
میلهیبرابر
breast dart
پیلی
Chicken breast.
سینه مرغ (غذا )
To beat ones breast.
سینه زدن
breast-feeds
با پستان شیردادن
breast-feeds
شیر پستان دادن
breast-feed
با پستان شیردادن
breast-feed
شیر پستان دادن
breast plate
زره سینه
breast pin
سنجاق کراوات
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
breast bone
عظیم قص
breast bone
استخوان سینه
breast board
سینه بندی تونل
aft breast
طناب شماره پنج
breast band
پیش بند
breast feeding
تغذیه پستانی
breast-feeding
تغذیه پستانی
envy rankled in his breast
اتش رشک در سینه اش مشتعل بود
chimney-can
سر دودکش
chimney
تنوره
chimney
بخاری دیواری
chimney
نک
chimney
لوله
chimney
بخاری
chimney
دودکش
chimney
کوره
chimney-flue
دود رو شومینه
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
chimney-crane
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
chimney pot
کلاهک دودکش
chimney-arch
قوس شومینه
chimney-back
صفحه پشت بخاری
chimney-bar
[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
chimney pot
سردودکش
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
chimney-cheek
[کناره باز شومینه]
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
chimney-hood
سر دودکش
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
chimney-top
تاج دودکش
[روی بام]
chimney-throat
گلوی دودکش
chimney-throat
دود رو دودکش
chimney-tun
دودکش کوره ای
chimney-stalk
دودکش کوره ای
chimney-stack
[دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
chimney-shaft
میله دودکش
chimney-shaft
ساقه دودکش
chimney-pot
سر دودکش
chimney-wing
بغله های شومینه
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
chimney-piece
آذین شومینه
chimney-waist
کمرگاه دودکش
chimney pots
سردودکش
chimney pots
کلاهک دودکش
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
lamp chimney
لوله لامپا
chimney piece
ارایش روی بخاری
factory chimney
دودکش کارخانه
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
chimney stalk
دودکش کارخانه
chimney stalk
ان قسمت ازدودکش که ازسقف بیرون است
chimney shaft
دودکش کورهای
chimney piece
پیش بخاری
chimney flow
سوراخ تنور
chimney flow
دودکش
the smoke goes up the chimney
دودوازدودکش بالامی رود
chimney breasts
سینه بخاری
chimney sweep
دودکش پاک کن
chimney stack
دودکش
chimney stack
میله دودکش
chimney connection
دودکشمرتبطکننده
chimney stacks
دودکش
chimney stacks
میله دودکش
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps
دودکش پاک کن
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney flashing
درزبندی دودکش
The chimney doesnt have enough draft .
این دود کش خوب هوانمی کشد
She is laying a guilt trip on
[is guilt-tripping]
me for not breast feeding.
او
[زن]
به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من
[به او]
شیر پستان نمی دهم.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com