Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English
Persian
chin guard
حافظچانه
Other Matches
chin
چانه
chin
زنخدان
chin
زیرچانه نگهداشتن
keep one's chin up
<idiom>
(in) up to the chin
<idiom>
خیلی مشغول با کسی
take it on the chin
<idiom>
بدجوری ضربه خوردن
chin strap
نوارچانه
chin stay
بند زیر چانه
double chin
غبغب
chin protector
پشتیبانچانه
shaven chin
چانه تراشیده
retreating chin
چانه عقب رفته
touble chin
غبغب
chin rest
تکیهگاه
He latherd his chin before shaving.
قبل از اصلاح صورتش را کف صابون مالید
joo chin pyon soon koot
کف دست بالا
on guard
بحالت گارد
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
to be on guard
موافب
right guard
نگهبانراست
on ones guard
موافب
on guard
گاردگرفتن
on ones guard
متوجه
on ones guard
درپاسگاه
off-guard
درانتظارپیشامدبد
on guard
گارد گرفتن
on guard
اماده برای دفاع باشید
on guard
مراقب بودن نگهبان بودن
on guard
بحالت محافظ باش
off ones guard
بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard
غافل
on guard
نگهبان
on guard
هشیار
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
to be on guard
بودن احتیاط کردن
to keep guard
موافب
to keep guard
بودن احتیاط کردن
out guard
گشتی صحرایی
on guard
درسرنگهبانی
out guard
گشتی
guard
پاسبان مستحفظ
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
حالت دفاعی شمشیرباز
guard
پاسدار
guard
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard
روکش کشیدن
guard
محافظت کردن
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
محافظ
old guard
محافظه کار سیاسی
guard
watch
guard
حفافت کردن
guard
محافظ گارد
guard
گارد
guard
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard
نرده حفافتی
guard
پناه
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
محافظت کردن نگهبانی کردن
guard
پاییدن پاسداری کردن
guard
پاسداری دادن
old guard
صنوف صاحب اعتبار قدیم
off guard
<idiom>
غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
guard
نگهبان
on guard
<idiom>
آگاه ،بادقت
guard
نگهبانی دادن
plane guard
ناوگارد نجات
key guard
راهنمایکلید
picket guard
دژبان
picket guard
پاسبان اردوگاه
eye guard
حافظچشم
plane guard
ناو نجات
point guard
موقعیت گارد
praetorian guard
گارد ویژه
radio guard
نگهبان بی سیم
radio guard
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
rat guard
موش بند
left guard
محافظچپ
neck guard
حافظگردن
on guard line
خطحافظ
guard's van
کالسکهنگهبانقطار
guard dog
سگنگهبان
border guard
پلیس مرزبانی
trigger guard
حافظماشه
toe guard
حافظانگشتان
tendon guard
محافظزردپی
snow guard
محافظبرف
overhead guard
حافظبالایسر
rat guard
صفحه مانع ورودموش
rear guard
عقب دار
stand guard
نگهبانی دادن
state guard
نیروی نظامی ایالتی
state guard
ارتش ایالتی
wind guard
محافظباد
guard dog
سگ پلیس
breech guard
حافظتهساز
blade guard
تیغهلبه
to guard against danger
مواظب خطر بودن
to nount guard
به نگهبانی رفتن
to relieve guard
نگهبان راعوض کردن
watch guard
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
splash guard
گلگیر
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
rear guard
نیروی عقب دار
shin guard
ساقبند
clothing guard
حافظپارچه
road guard
ژاندارم
road guard
پلیس راه
safe guard
نگهداری
safe guard
حفافت
seaman guard
گارد دریایی
sergeant of the guard
گروهبان پاسدار
sergeant of the guard
گروهبان نگهبان
guard dog
سگ نگهبان
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
guard-rail
ریل نگهدار حائل ریل
custodial guard
گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
double guard
دفاع با دو دست
dress guard
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard ship
ship mission active
escort guard
محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
face guard
ماسک محافظ
fire guard
پیش بخاری
fire guard
حائل اتش
flag guard
گارد پرچم
flag guard
نگهبان پرچم
flank guard
پهلودار
escort guard
گارد محافظ
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly
محفظه
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
color guard
پاسدار پرچم
color guard
گارد پرچم
coast guard
گارد کرانه
guard-rail
نرده
guard-rails
ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails
نرده
advance guard
پیش قراول
advance guard
پیش لشکر پاسدار
advance guard
پیشرو
advance guard
طلایه
air guard
پاسور هوایی
air guard
گشتی هوایی
armed guard
گارد مسلح
body guard
نگهبان
body guard
موکب
body guard
هنگ ویژه
bumper guard
سپر ماشین
bumper guard
روکش سپر
cable guard
نگهدارنده کابل
guard band
باند نگهبان
open guard
گارد باز
life guard
نگهبان
knuckle guard
انگلیسی
knuckle guard
کارد
guard signal
علامت نگهبان
guard room
پاسدارخانه
guard rail
نرده دست انداز راه پله
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
life guard
گارد
life guard
هنگ ویژه
officer of the guard
افسر گارد احترام
obstruction guard
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
national guard
گارد ملی
mud guard
گلگیر
memory guard
نگهبان حافظه
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main guard
پست نگهبانی اصلی
guard rail
جان پناه
guard post
پایه نگهبان
guard of honor
گارد احترام
guard mount
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
guard house
پاسگاه
guard house
پاسدارخانه
guard cell
گیاهی را تشکیل میدهند
guard cell
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard bit
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard of honor
پاسدار تشریفات
guard of honour
پاسدار تشریفاتی
interior guard
نگهبان داخلی
guard plank
تخته محافظ
guard of honour
گارداحترام
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
upper blade guard
حافظتیغهبالایی
To be caught by surprise . To be off ones guard .
غافلگیر شدن
pedestrian guard rail
جانپناه برای پیاده رو
lower blade guard
حافظتیغهپایینی
drivebelt safety guard
محافظهتسمهگرداننده
coast guard officer
افسر گارد کرانه
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
front mud guard
گلگیر جلوی اتومبیل
body guard moulding
قالبحفافتیبدنه
lower guard retracting lever
سطحانقباضحافظتحتانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com