Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
circulation control
مدار کنترل حرکات
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
Other Matches
circulation
پول درگردش
circulation
مسیر گردش
circulation
رواج
circulation
جریان
circulation
حرکت
out of circulation
<idiom>
غیرفعال
circulation
پول در جریان
circulation
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation
دوران
circulation
انتشار جریان
circulation
دوران خون
circulation
رواج پول رایج
circulation
تیراژ
circulation
چرخش
circulation
گردش
circulation
جریان بخشنامه
circulation diagram
نمودارچرخهای
water circulation
گردش اب
circulation oil
روغن جریان دار
circulation capital
سرمایه در گردش
put into circulation
به جریان انداختن
[پول، تمبر و ... ]
money in circulation
پول در گردش
oil circulation
مدار یا مسیر بسته گردش روغن
circulation pump
پمپ گردان
circulation oiling
روغنکاری گردشی
currency circulation
گردش پول
circulation of money
گردش پول
circulation of electrolyte
جریان الکترولیت
circulation of a vector
چرخه بردار
cooling water circulation
گردش اب سرد
cooling water circulation
جریان اب سرد
velocity of money circulation
سرعت گردش پول
force feed circulation oiling
روغنکاری گردشی تحت فشار
an athlete's body
[circulation]
can take a lot of punishment.
بدن
[گردش خون]
یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
control
واپاد
control
بازدید
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
self-control
خودداری
self-control
خویشتنداری
self-control
خودگردانی
self control
خودداری
self control
قوه خودداری
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
self control
کف نفس
self control
مسک نفس
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
نظارت کردن تنظیم کردن
control
نظارت
control
کنترل کردن
control
کنترل بازبینی
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
control
کاربری
control
بازرسی
control
کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
مهار
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
فرمان
control
بازرسی کردن
control
نظارت و ممیزی کردن
control
توپزن دقیق
control
کنترل کردن فرمان
control
نظارت کردن
control
اختیار
control
کنترل کردن مهار کردن
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
shading control
پیچ فام
ignition control
کنترل احتراق
inventory control
کنترل موجودی
grid control
کنترل شبکه
intensity control
کنترل شدت
image control
کنترل تصویر
input control
کنترل ورودی
intensity control
پیچ رنگ
indirect control
کنترل غیرمستقیم
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
government control
نظارت دولتی
government control
کنترل دولتی
frequency control
کنترل فرکانس
ground control
کنترل زمینی
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
framing control
پیچ تنظیم تصویر
forms control
کنترل فرم ها
hue control
پیچ فام
control variable
متغیر کنترل شده
hold control
نافم همزمانی
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
lateral control
کنترل جانبی
linearity control
نافم خطی
load control
تنظیم با بار خارجی
loop control
کنترل حلقه زنی
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
monetary control
کنترل پولی
manual control
کنترل دستی
material control
کنترل مواد
minor control
کنترل ضعیف
minor control
کنترل کم
control surface
سطح فرمان
mixture control
کنترل مخلوط
monetary control
نظارت پولی
traffic control
کنترل عبور و مرور
line control
کنترل خط
light control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control unit
واحد کنترل
control transmitter
دستگاههای همگرد
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control system
سیستم کنترل
erosion control
جلوگیری از فرسایش
control switch
کلید فرمان
lateral control
کنترل در عرض جبهه
level control
کنترل سطح
lever control
کنترل اهرمی
lift control
کنترل اسانسور
lighting control
کنترل روشنایی
motor control
کنترل حرکتی
focusing control
تنظیم تمرکز
control vehicle
تانک نافم حرکت
damage control
اسیب گیری
data control
کنترل داده ها
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
delusion of control
هذیان کنترل شدگی
digital control
کنترل دیجیتالی
direct control
کنترل مستقیم
disaster control
روش کنترل سوانح
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control
کنترل الکتریکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
damage control
کنترل کردن خسارات
damage control
کنترل خسارات
cursor control
کنترل مکان نما
control vehicle
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
control wheel
صفحه کنترل
control wheel
صفحه تنظیم کننده
control word
کلمه کنترل
control system
سیستم فرمان
control words
کلمات کنترلی
control zone
منطقه کنترل هوایی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control
جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control
کنترل مغزی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control
تنظیم با بلور
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
error control
کنترل خطا
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control
کنترل اتش
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control
کنترل یا هدایت اتش
fiscal control
نظارت مالی
fiscal control
کنترل مالی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control
کنترل پرواز
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
flood control
سیل بندی
flow control
کنترل جریان
fly control
برج کنترل
fire control
سیستم کنترل اتش
fire control
جلوگیری از اتش سوزی
fire control
اطفاء حریق
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control
کنترل ارز
exchange control
نظارت ارز
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control
کنترل میدان
fighter control
کنترل شکاریها
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fly control
قسمت کنترل پرواز
tone control
پیچ اهنگ
control box
جعبهکنترل
control deck
کنترلعرشه
control keys
کلیدهایکنترل
control knob
دکمههایکنترل
control knobs
دکمهکنترل
control pad
صفحهکنترل
control room
اتاقکنترل
control stand
جایگاهکنترل
control valve
دریچهیکنترل
detachable control
کنترلقابلتفکیک
fan control
تنظیممقدارخنکی
foot control
کنترل پایی
fuel control
کنترلسوخت
control bar
میلهکنترل
colour control
کنترلرنگ
climate control
کنترلدما
traffic control
کنترل ترافیک
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com