Dictiornary-Farsi | class conscious | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 198 (9 milliseconds)

English	Persian
class conscious	دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود


Search result with all words

class-conscious	دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
Other Matches

self-conscious	کمرو
conscious	هوشیار
self conscious	خجالتی خجول
conscious	هشیار
conscious	وارد
conscious	باخبر ملتفت
conscious	اگاه
conscious	بهوش
to become conscious	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
conscious	آگاهانه
self conscious	خود پسند
self conscious	خوداگاه
conscious mind	حس اگاهی
conscious mind	هشیاری
conscious mind	اطلاع
semi-conscious	نیمه بیهوش
semi-conscious	نیمه هشیار
semi-conscious	در حال نیمه غش
conscious mind	آگاهی
conscious mind	هوشیاری
conscious error	خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
Madrklmh that every human being is conscious knowledge	مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
second class	فرعی
class	دانشپایه
first class	بهترین
second class	درجه 2
second class	دومین مرتبه
the th class p	برنامه دانشپایه ششم
second class	دومین درجه
second class	وسط
second class	درجه دوم
first class	فرست کلاس
second class	درجه دو
first class	طبقه یک
first class	ممتاز
first class	درجه یک
class	کلاس
second-class	درجه دوم
first-class	درجه اول
first-class	درخورمردم طبقه یک بهترین
first class	درجه اول
class	دسته
class	ردیف
class	رده
class	قشر
class	رسته گروه
class	هماموزگان
class	طبقه بندی کردن رده
class	نوع
class	زمره جور
class	طبقه
class	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class	در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class	محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
third class	سومین دسته
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	سومین دسته
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
second class lever	اهرم نوع دوم
second class ticket	بلیت درجه دوم
ruling class	طبقه حاکم
private first class	سرباز یکم
private first class	سربازیکم
first class brick	اجر درجه یک
first class brick	اجر قرمز
first class cricket	مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
first class brick	اجر خوب پخته شده
first class lever	اهرم نوع اول
he stands first in his class	او در کلاس خود
he stands first in his class	اول است
first class brick	اجر ممتاز
intellectual class	طبقه روشنگر
laboring class	طبقه کارگر
insulation class	کلاس ایزولاسیون
leisure class	طبقه مرفه
non producing class	طبقه نامولد
insulation class	کلاس عایق بندی
sergeant first class	گروهبان دوم
reception class	اولینکلاسیکهبچههامیروند
top-class	عالی بااستانداردبالا
word class	ردهایازلغاتمثلاسم صفت فعل و...
He is at the bottom of the class.	اوشاگرد آخر کلاس است
economy class	درجه توریستی
economy class	اکونومی کلاس
standard class	درجه استاندارد
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع
lower class	طبقه سوم [اجتماع]
lower class	طبقه پایین جامعه
lower class	طبقه اجتماعی کم درآمد
lower class	طبقه محروم
lower class	طبقه عوام
lower class	بی کلاس [در جامعه]
lower class	سطح پایین [اجتماع]
evening class	مدرسهشبانه
first-class cabin	قسمتclass_first
class ring	حلقهطبقهای
sergeant first class	استوار دوم
social class	طبقه اجتماعی
spectral class	گونه طیقی
spectral class	طبقه بینابی
subordinate class	طبقه وابسته
superordinate class	طبقه فراگیر
third class lever	اهرم نوع سوم
third class road	جاده درجه سه
toiling class	طبقه رنجبر
high-class	بلندپایه
high-class	از طبقات بالا
high-class	والا مقام
high-class	کهبد
high-class	مرغوب
high-class	درجه یک
soil class	طبقه بندی خاک
class i property	کالای طبقه 1
class consciousness	شعور طبقهای
class consciousness	اگاهی طبقهای
class c amplifier	فزون ساز درجه سی
class book	کتاب کلاسی
class barrier	مانع طبقهای
class b amplifier	فزون ساز درجه ب
class b allotment	کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
class ab amplifier	فزون ساز درجه ا ب
class culture	فرهنگ طبقهای
class i installation	تاسیسات اماد طبقه 1
class i installation	انبار اماد طبقه 1
class i activity	اجرای اماد طبقه 1
class i activity	فعالیت امادی طبقه 1
class f allotment	کسورات حق مسکن
class e allotment	کسورات اقساط ماهیانه
class distinctions	اختلاف طبقاتی
class d allotment	کسورات بیمه
class a amplifier	فزون ساز درجه ا
capitalist class	طبقه سرمایه دار
bourgeois class	طبقه بورژوا
middle class	طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle class	طبقه متوسط
upper class	طبقه بالا
upper class	طبقه مرفه
upper class	وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class	وابسته به طبقات بالای اجتماع
working class	مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
bourgeois class	طبقه سوداگر
class-consciousness	دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
age class	رده سالخور
age class	رده سنی
world-class	در سطح جهانی
world class	در سطح جهانی
lower class	طبقه پایین
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
working class	طبقه کارگر
class struggle	مبارزه طبقاتی
class structure	ساخت طبقاتی
class q allotment	کسورات حق مسکن درجه داران
class of suplies	طبقه کالاها
class of suplies	گروه کالاها
class n allotment	کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
class mobility	تحرک طبقهای
class limits	حدود طبقه
class struggle	مبارزه طبقهای
class system	نظام طبقاتی
feudal class	طبقه فئودال
feudal class	طبقه زمیندار
exploiting class	طبقه بهره کش
exploiting class	طبقه استثمار کننده
exploited class	طبقه بهره ده
exploited class	طبقه استثمار شده
class v supplies	اماد طبقه 5
class mobility	تحرک طبقاتی
class ii activity	اجرای اماد طبقه 2
class interests	منافع طبقاتی
class inclusion	درون گنجی طبقهای
class ii activity	فعالیت امادی طبقه 2
class ii supplies	اماد طبقه 2
class ii property	اموال طبقه 2
class ii property	کالای طبقه 2
class ii installation	تاسیسات اماد طبقه 2
class ii installation	انبار اماد طبقه 2
class interval	دامنه طبقه
class interval	حدود طبقه
class i property	اموال طبقه 1
class status	پایگاه طبقهای
class i supplies	اماد طبقه 1
class iv supplies	اماد طبقه 4
class interval	فاصله طبقه
class improvement plan	طرح بهبودناو
class a pay reservation	کسورات مربوط به پس اندازحقوق کسورات قرضه حقوقی
member of the middle class	عضو طبقه متوسط
middle-class person	عضو طبقه متوسط
class a agent officer	افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
class common behaviors	رفتارهای نوعی طبقه
upper middle class	طبقه متوسط بالا [در اجتماعی]
class iii supplies	اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
class improvement plan	طرح توسعه ناو
The working (middle,upper)class.	طبقه کارگر (متوسط بالا )
high class communication set	دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند