English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
clearance rate نواخت مین روبی
clearance rate نواخت جمع کردن مین
Other Matches
clearance فضای بیکار
clearance فاصله
clearance ترخیص گمرکی
clearance ترخیص
clearance تصفیه
clearance تهاتر
clearance مفاصا
clearance فضای بازی
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance برداشتن مانع
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance بازی
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance اختیار
clearance اجازه زدودگی
clearance تولرانس
clearance فاصله باز
clearance صلاحیت
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance diagram قواره
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance from obligation برائت ذمه
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards مجوز ورود کشتی
valve clearance لقی سوپاپ
clearance angle زاویه ازاد
certificate of clearance مفاصا حساب
approach clearance اجازه فرود
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
tooth clearance بازی دندانه
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
approach clearance اجازه تقرب
site clearance تخلیه کارگاه
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance تایید صلاحیت کردن
road clearance تخلیه کردن جاده
road clearance تخلیه جاده
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
mine clearance مین روبی کردن
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
excess clearance تولرانس زیاده از حد
flight clearance اجازه پرواز
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
flight clearance تعیین امنیت پرواز
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
presumption of clearance اصل برائت
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
clearance space چاک
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
mine clearance پاک کردن مین
crest clearance بازی نوک پیچ
customs clearance ترخیص از گمرک
minus clearance تولرانس منفی
height clearance ارتفاع مجاز
fitting clearance بازی مناسب
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
at that rate در این صورت
rate of changes نرخ تغییرات
third-rate درجه سه
third-rate پست
third-rate درجه سوم
third rate درجه سه
third rate پست
third rate درجه سوم
rate سرعت ارزیابی کردن
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
first rate عالی
through rate نرخ حمل سراسری
first rate درجه اول
first rate نخستین درجه
at the rate of از قرار
at any rate در هر حال
at any rate درهر صورت
through rate نرخ کامل
rate درجه بندی کردن
rate نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rate بر اوردکردن
rate شمردن
rate قرار
rate درصد
rate بها
rate میزان
rate اندازه نسبت
rate اهنگ
rate تندی سرعت عوارض
rate پایه
rate سنجیدن
rate سرعت حرکت
rate اهنگ حرکت
rate نواخت
rate میزان مهارت شدت تغییرات
rate سرعت کار
rate درجه
rate ارزیابی کردن
rate مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate نسبت
second-rate وسط
rate منوال
rate سرعت
rate نرخ
rate درچند
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
second rate درجه دو
second rate وسط
second rate جنس پست
second-rate درجه دو
second-rate جنس پست
rate نرخ [درصد]
first-rate درجه اول بسیار خوب
first-rate ممتاز
first-rate عالی
rate حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
rate روش طرز
rate discrimination تبعیض نرخ
railway rate مالیات راه اهن
railway rate نرخ راه اهن
rate constant ثابت سرعت
purchase rate نرخ خرید
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
prime rate نرخ بهره پایه
heart rate ضربان قلب
isodose rate خط نقاط متحدالدوز
rate equation معادله سرعت
rate gyro ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
rate joystick سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
freight rate هزینه حمل
rate of duty نرخ عوارض
freight rate نرخ حمل قیمت حمل
rate of dissolution سرعت انحلال
rate of discount نرخ تخفیف
rate of discount نرخ تنزیل
response rate سرعت پاسخ
rate of deposition سرعت ته نشست
rate of deformation سرعت تغییر شکل
rate of consumption نرخ مصرف
freight rate نرخ هزینه حمل
rate of climb میزان صعود
growth rate نرخ رشد
forward rate نرخ سلف
rate of exchange نرخ مبادله ارز
participation rate نرخ مشارکت
interest rate نرخ بهره
paging rate سرعت صفحه بندی
lapse rate اهنگ کاهش
output rate نرخ تولید
official rate نرخ رسمی
net rate نرخ خالص
mortality rate میزان مرگ و میر
mortality rate نرخ مرگ و میر
learning rate سرعت یادگیری
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
rate of learning سرعت یادگیری
poor rate مالیات برای نگاهداری بی نوایان
poor rate زکات
poor rate زکوه
lapse rate میزان افت
prime rate نرخ پایه
i rate him among poet من او را در زمره شعرامیدانم
lag rate میزان کسری پرسنل
incidence rate نواخت تصادفات
lag rate نسبت کسری نیروی انسانی
incidence rate میزان حوادث و تصادفات
infiltration rate میزان
rate of dosage معیار
inflation rate نرخ تورم
literacy rate نرخ باسوادی
yield rate نرخ بازدهی
strain rate میزان تغییر شکل
starting rate خرج پر کردن
standard rate نرخ استاندارد
spot rate نرخ فروش نقدی
slewing rate نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
signaling rate میزان سیگنال دهی
sampling rate نرخ نمونه برداری
running rate اهنگ پاسخ
reproduction rate نرخ تولید مثل
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
refresh rate تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
rediscount rate نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
rediscount rate نرخ تنزیل مجدد
recharge rate میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com