English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English Persian
cleared without examination ترخیص بدون بازرسی
Other Matches
cleared زدوده
cleared ترخیص شده
cleared cheque چک وصول شده
cleared from obligation بری الذمه
customs cleared ترخیص شده
to take an examination امتحان دادن
examination بازپرسی
examination استنطاق
examination امتحان
examination ازمایه
self examination درون خویشتن بینی
examination آزمایش
examination رسیدگی معاینه
examination تست
examination آزمون
self examination خود ازمایی
examination بازرسی
re examination پرس ازمایی مجدد
re-examination پرس ازمایی مجدد
examination ازمون
re examination بازپرسی مجدد
examination امتحان ازمایش
examination محک
examination بازرسی معاینه
examination رسیدگی
examination امتحان
examination معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination معاینه کردن
examination بررسی
examination معاینه
re-examination بازپرسی مجدد
qualifying examination امتحان صلاحیت
psychiatric examination معاینه روانپزشکی
to sit for an examination در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
to give an examination صورت امتحان دادن
to give an examination امتحان کردن
To sit for an examination. درامتحان شرکت کردن
To cheat in an examination. درامتحان تقلب کردن
sit for an examination در امتحانی شرکت کردن
previous examination نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
mental examination معاینه روانی
cross-examination پرسش و مقابله
bar examination امتحان وکالت
cross examination بازپرسی
cross examination استنطاق
cross examination بازرسی
cross examination بازجویی همگانی
cross examination تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
To pass an examination . درامتحان قبول شدن
cross examination بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
examination of the soil ازمایش خاک
cross-examination بازپرسی
examination anxiety اضطراب امتحان
essay examination امتحان انشایی
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
To mark the examination papers . ورقه های امتحان رانمره دادن
examination of witness's eligibility تزکیه
graduate record examination جی ار ای
ceeb (college entrance examination board شورای امتحانات ورودی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com