Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 37 (5 milliseconds)
English	Persian
coastal frontier	حدود ساحلی
coastal frontier	نوار مرزی ساحلی
Other Matches
coastal	کناری
coastal	ساحلی
coastal convoy	ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
coastal dune	تپه کرانهای
coastal refraction	تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
coastal navigation	coasting
coastal artillery	توپخانه ساحلی
coastal area	پهنک کرانهای
coastal refraction	انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastal route	مسیر ساحلی
coastal route	راه ابی ساحلی
coastal zone	منطقه ساحلی
coastal patrol	گشتی ساحلی
coastal mine sweeper	مین روب کرانهای
defense coastal area	منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
coastal navigation, coasting	حمل و نقل ساحلی
frontier	مرز
frontier	صف جلو لشکر
frontier	خط فاصل مرزی
frontier	سرحد
production frontier	مرز تولید
utility frontier	مرز مطلوبیت
frontier treaty	معاهده مرزی
frontier line	خط وسط صفحه شطرنج
delivered at frontier	یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
delivered at frontier	تحویل در مرز
costal frontier	نوار مرزی ساحلی
costal frontier	مرز ساحلی
frontier police	پلیس مرزبانی
utility possibility frontier	مرز امکانات مطلوبیت
production possibility frontier	مرز امکانات تولید
This new frontier incident probably means war.	این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
He crossed the frontier(border-line).	ازمرز رد شد
named place of delivery at frontier	تحویل در مرز مشخص
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .	اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com