Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
collective contact
کنتاکت جامع
Other Matches
collective
جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
collective
جامع
collective
بهم پیوسته
collective
انبوه
collective
اشتراکی اجتماعی
collective
اشتراکی
collective
مشترک عمومی
collective
دسته جمعی
collective
جمعی
collective behavior
رفتار جمعی
collective antenna
انتن جامع
collective agreement
توافق جمعی
collective bargaining
جمعی
collective land
زمین مشاع
collective mind
ذهن جمعی
collective goods
پارک و غیره
collective duty
فرض کفایه
collective electrode
الکترود جمع کننده
collective goods
مانند جاده
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective farm
مزرعه اشتراکی
collective farm
کلخوز
collective fire
تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
collective fire
اتش دسته جمعی
collective goods
کالاهای جمعی
collective duty
واجب کفایی
collective self reliance
خوداتکائی جمعی
collective security
تامین اجتماعی
collective security
تامین دسته جمعی
collective responsibility
مسئوولیت جمعی
collective protection
حفافت گروهی
collective properties
خواص کولیگاتیو
collective ownership
مالکیت مشاع
collective ownership
مالکیت جمعی
collective unconscious
ناهشیار جمعی
collective protection
حفافت جمعی
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
collective bargaining
معامله جمعی
collective bargaining
چانه زنی
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
collective guarantee
مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
collective liability
بدهی جمعی
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
collective call sign
معرف مشترک یکانها
collective call sign
معرف عمومی
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
contact
اتصال الکتریکی برخورد
contact
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact
کنتاکت
contact
برخورد
contact
تماس یافتن تماسی
contact
محل اتصال تماس گرفتن
contact
اتصال
to be in contact
تماس داشتن
contact
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
تماس
Where can I contact Mr …. ?
کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
interrupter contact
کنتاکت پلاتین
interrupter contact
کنتاکت قطع
contact report
گزارش اخذ تماس
main contact
کنتاکت اصلی
mercurial contact
کنتاکت جیوهای
line of contact
خط تماس
movement to contact
حرکت به اخذ تماس
movement to contact
حرکت به تماس
multi contact
چند قطبی
multiple contact
دسته کنتاکت
multiple contact
کنتاکت دستهای
normally closed contact
اتصال معمولا بسته
normally open contact
اتصال معمولا باز
pin contact
اتصال سنجاقی
intermediate contact
کنتاکت واسطه
intermediate contact
کنتاکت میانی
contact with the net
خطای تماس با تور والیبال
contact sweeping
روبیدن ضربتی
delayed contact
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
contact sweeping
روبیدن مکانیکی
contact sports
ورزشهای برخوردی
contact sparking
جرقه کنتاکت
contact series
اتصال سری
contact resistance
مقدار مقاومت کنتاکت
contact report
گزارش تماس با هواپیمای دشمن
dry contact
اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
electric contact
کنتاکت الکتریکی
ignition by contact
احتراق تماسی
impluse contact
کنتاکت ایمپولز
impluse contact
کنتاکت ضربهای
plug contact
کنتاکت دوشاخه
point contact
تماس نقطهای
point contact
کنتاکت نقطهای
wiping contact
کنتاکت لغزان
zone of contact
ناحیه تماس
zone of contact
محل برخورد
contact lens
لنز چشم
contact lens
عدسی مماس
To be in touch ( contact) with someone.
با کسی درتماس بودن
positive contact
اتصالبارمثبت
negative contact
اتصالنگاتیو
contact printer
اتصالچاپگر
contact lever
اهرم اتصال
contact lenses
عدسی بساو
contact lenses
عدسی مماس
contact lenses
لنز چشم
to make contact
پیوستن
to make contact
اتصال دادن
to bring into contact
پیوستن
point of contact
نقطه تماس
protective contact
کنتاکت محافظ
relay contact
کنتاکت رله
roller contact
کنتاکت غلتکی
self cleaning contact
کنتاکت خودشوی
side contact
شاخک لامپ
sliding contact
کنتاکت لغزان
sliding contact
کنتاکت لغزشی
spring contact
کنتاکت فنری
switch contact
کنتاکت اتصال
to break contact
اتصال راقطع کردن
to break contact
جریان راگسستن
to bring into contact
تماس دادن
contact lens
عدسی بساو
advance to contact
پیشروی برای اخذ تماس
contact breaker
افتومات
contact detector
اشکارساز کنتاکتی
contact diameter
قطر تماس
contact drop
افت کنتاکتی
contact electricity
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact fire
انفجار در اثر تماس
contact fire
انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact flange
فلانژ تماس
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact line
خط تماس
contact lost
تماس قطع شد
contact lost
هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost
هدف گم شد
contact microphone
میکروفون کنتاکتی
contact breaker
کلید قطع کننده
contact behavior
رفتار تماس جویانه
angle of contact
زاویه تماس
contact surface
سطح تماس
breake contact
کنتاکت ساکن
breaker contact
پلاتین
carbon contact
کنتاکت کربنی
change over contact
کنتاکت تغییر دهنده
collector contact
اتصال کلکتور
contact angle
زاویه تماس
contact area
منطقه تماس
area contact
سطح تماس
contact area
منطقه اخذتماس
contact area
سطح تماس
contact backlash
دنده کور تماس
contact bar
الکترود جوشکاری
contact mine
مین اصطکاکی
contact mine
مین مجاورتی
contact ratio
نسبت تماس
contact potential
ولتاژ تماسی
contact points
نوکهای کنتاکت
contact pressure
فشار تماس
contact piece
کنتاکت
contact plug
دوشاخه برق
contact rail
ریل کنتاکت
contact point
قطب تماس
contact print
چاپ به طریقه تماس
contact print
چاپ خشک
contact piece
پلاتین
contact patrol
گشتی اخذتماس
contact plug
فیش اتصال
contact potential
فشار الکتریکی تماسی
contact mine
مین مکانیکی
contact mine
مین ضربتی
contact pair
زوج اتصال
contact point
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact party
گروه تماس
contact party
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
contact rectifier
یکسوکننده مجاورتی
contact pressure
فشار تماسی
contact patrol
گشتی تماس
brush contact loss
افت زغال
wire contact distributor
دلکوی تماسی
hot-shoe contact
نفطهاتصالفلاش
metallic contact grid
میخمتصلفلزی
angular contact bearing
یاطاقان زاویه دار
To establish( make) contact.
تماس دایر ( برقرار ) کردن
If there is a reason for complaint, please contact ...
اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
contact potential difference
اختلاف پتانسیل مجاورتی
contact voltage regulator
نافم ولتاژ با کنتاکت
multiple contact switch
کلید پلهای
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
point contact rectifier
یکسو کننده نقطهای
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
contact field technician
کارمند فنی
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
single contact lamp
لامپ تک کنتاکتی
single contact switch
کلید یک قطبی
double contact lamp
لامپ با اتصال مضاعف
welded contact rectifier
یکسو کننده نقطهای جوش شده
contact potential barrier
پشته پتانسیل مجاورتی
hard contact printing
چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com