English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (6 milliseconds)
English Persian
columella fold چینستونی
Other Matches
columella جزستونی
three fold سه گانه
three fold سه دفعه سه مرتبه
three fold سه لا
one fold یک برابر
to fold up به بالا زدن [یقه]
many fold چندبرابر
many fold چندتا
many fold چندلا
eight fold هشت چندان هشت لا
eight fold هشت برابر
to fold up تاه زدن وکوچک کردن پیچیدن
two fold دو برابر
to fold up به بالا پیچیدن
to fold up به بالا تا زدن
fold-up تاشو
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
fold-away سفری
fold-away تاشو
two fold دو لا
two fold دو چندان
three fold سه برابر
fold یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
fold روش تا کردن کاغذ
fold بشکست خود اعتراف کردن بکسب یا شغل پایان دادن
fold دراغل کردن
fold تاکردن
fold چین خوردگی زمین
fold بهم امیختن
fold جا کردن
fold تا
fold تاخوردن
fold پیچیدن
fold تا کردن
fold تا زدن یا شدن
fold چین
fold اغل گوسفند
fold دسته یا گله گوسفند
fold حصار
fold لا
fold چندان
fold پیچ
fold چندلا
fold تا زدن
fold line خطچین
two fold purchase تاکل دو قرقرهای دو شیاره
accordion fold روش تا کردن کاغذ
to fold in ones arms دراغوش گرفتن
accordion fold یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
blind fold چشم بستن
blind fold کورکردن
blind fold با چشم بسته
concertina fold یک قسمت به یک جهت
concertina fold قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
concertina fold شیوه تا کردن کاغذ
sheep fold اغل گوسفند
the reason is two fold دودلیل دارد
to fold double دولاکردن
to fold double دوتاکردن
to return to the fold [family] به خانواده خود برگشتن
bottom-fold document case کیفمدارک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com