English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
comb type burner مشعل نوع شانهای
Other Matches
comb شانه کردن جستجو کردن
comb شانهای
comb شانه
curry comb قشو
flax comb کتان کش
flax comb شانه کتان
teeth of the comb دندانه های شانه
back-comb شانه کردن مو به سمت فرق سر
teaser comb شانهموییفر
tail comb شانهدم دار
rake comb شانه شیاری
pitchfork comb شانهدوسر
honey comb خانه خانه کردن
comb case شانه دان
curry comb قشوکردن
fly comb شانه ارهای
barber comb شانهسلمانی
honey comb شانه عسل
fine-tooth comb ملاحظهدقیقوموشکافانهچیزی
comb lightning arrester برقگیر شانهای
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> خیلی بادقت
brow brush and lash comb شانهابرو
burner سوخت پاش
burner وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
burner تولیدکننده حرارت در بالن
after burner دستگاه پس سوز
after burner قسمت عقب موتور جت
after burner پس سوز
after burner پس سوزانه
burner کوره
burner چراغ خوراکپزی یاگرم کن اتشخان
burner مشعل
burner فانوس
burner وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner nozzle شیپوره یاافشانک سوخت پاش
ohm burner مشعل روغنی
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
brick burner کوره پز
pilot burner پیلوت
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
annular burner مشعل حلقوی
burner ring حلقهچراغخوراکپزی
oil burner مشعلروغن
prom burner PROبرنامه ریز
premix burner مشعل پیش گرمکن
burner nozzle نازل سوخت پاش
burner frame قالب
burner plier انبر مشعل
gypsum burner گچ پز
burner frame سوخت
gas burner اجاق گازسوز کوره گازی
gas burner مشعل گازی
lime burner اهکپز
bunsen burner چراغ بونزن
lime burner اهک پز
alcohol burner چراغ الکلی
mantle burner چراغ توری
acetylene burner مشعل استیلنی
acetylene burner چراغ استیلنی
to put somebody on the back burner کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
high pressure burner مشعل فشار قوی
bunsen gas burner چراغ گازی ازمایشگاه
multi flame burner اجاق چند شعله
burner gas tube لولهسوختگاز
total consumption burner مشعل تمام مصرف کن
to put somebody on the back burner به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
two-burner camp stove اجاقدوشعله
pulverized coal burner مشعل خاک ذغالی
single-burner camp stove اجاقپیکنیکیتکشعله
he is not of that type ازان قبیل اشخاص نیست
type حروف چاپی حروف چاپ
he is not of that type جنم انراندارد
type با ماشین تحریر نوشتن
type فرمان TYPE
type وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type سنخ تیپ
type ساختمان
type مدل
type تیره
type نمونه
type نوع خون را معلوم کردن
type باسمه ماشین تحریر
type of use نمونه کاربرد
type نوع خون
type رقم
type قسم
type قبیل
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
type نوع
type سنخ
type کلیشه
type گونه الگو
personality type سنخ شخصیت
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable میکرون
Type cable چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
social type سنخ اجتماعی
t type aerial آنتن
raised type حروف برجسته برای
oscillating type مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
schizophrenic type سنخ اسکیزوفرنیایی
soil type نوع خاک
reactive type سنخ واکنشی
theoretical type سنخ نظری
thinking type سنخ اندیشه ورز
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
to page up type حروف چیده را صفخه بندی کردن
to type in quadruplicate چهارنسخه ماشین کردن
type ahead ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
type bar میله ماشین تحریر
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
soil type تیپ خاک
view type نوع نما
type write با ماشین تحریر نوشتن
type write ماشین کردن
type two error خطای نوع دوم
type tests ازمایشهای نوعی
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
type style سبک فونت
type size اندازه فونت
type write ماشین نویسی کردن
type writer ماشین تحرر
type writer حرف نگار
type of fuel نوعسوخت
type front ماشین تایپ به جلو
touch-type نگارش با روش پرماسی
wrap around type گونه نوشتار محیطی
we have a seedless type too یک رقم بی هسته هم داریم
visual type سنخ دیداری
viscous type سنخ ستبرتن
type writer ماشین تحریر
type size اندازه حروف
type setter حروف چین
type s conditioning شرطی شدن نوع اس
type front نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type font خانواده حروف
type face طرح حروف
type face نوع ارایش یکان
type face نوع چرخش یکان
type command نوع یکان ناو گروه
type command فرماندهی ناو گروه
type genus جنس یاگونه
type genus نوع مشخص
type i error خطای نوع اول
type r conditioning شرطی شدن نوع ار
type one error خطای نوع اول در ازمون فرضها
type of duty نوع کار
type metal فلز چاپ
type metal فلز حروف ریزی
type load نوع مهمات هواپیما
type load نوع بار مهمات
type ii error خطای نوع دوم
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
blood type گروه خونی
dead type حروف پخش کردن
dead type حروف پخشی
display type نوع نمایش
pyknic type سنخ فربه تن
drop out type دخشههای متضاد
dysplastic type سنخ بی قواره
ectomorphic type سنخ کشیده تن
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
expanded type نوع گسترده
feeling type سنخ احساسی
field type از نوع جنگی
field type نوع رزمی
data type نوع داده ها
D type connector اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
blood type تعیین کردن
blood type گروه خون
type setting حروف چینی
acoustic type سنخ شنیداری
auditory type سنخ شنیداری
athletic type سنخ پهلوانی
body type سنخ بدنی
body type فونت متن
books of this type این نوع کتابها
channel type کانال تایپ
condensed type نوع فشرده
condensed type چاپ فشرده
criminal type سنخ بزهکار
installation type نوع یکان
intuitive type سنخ شهودی
n type material ماده نوع "ان "N
introversive type سنخ درون گرا
ordinal type نوع معمولی
objective type سنخ عینی
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com