Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 91 (1 milliseconds)
English	Persian
complex admittance	گذرایی مختلط
Other Matches
admittance	پذیرش
admittance	ورود دخول
admittance	ادمیتانس
admittance	گذرایی
admittance	هدایت فاهری
admittance ticket	بلیطورودی
asynchronous admittance	گذرایی ناهمزمان
to refuse somebody admittance to something	پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
input admittance	مقدار هدایت طاهری اولیه
input admittance	ادمیتانس اولیه
electrode admittance	گذرایی الکترد
cyclic admittance	گذرایی حلقهای
synchronous admittance	گذرایی همزمان
input admittance of the tube	مقدار هدایت اولیه لامپ
effective output admittance	گذرایی موثر خروجی
effective input admittance	گذرایی موثر ورودی
complex	عقده روانی
complex	همتافت
complex	طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex	بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex	کمپلکس
complex	مجتمع
complex	گروهه مجموعه
complex	عقده
complex	اچار
complex	هم تافت
complex	:پیچیده
complex	مرکب از چند جزء بغرنج
complex	مختلط
complex	مرکب
complex	پیچیده
medea complex	عقده فرزند کشی
sigma complex	کمپلکس سیگما
port complex	لنگرگاه
universal complex	عقده همگانی
mother complex	عقده مادری
port complex	مجتمع بندری
planar complex	کمپلکس مسطح
orestes complex	عقده اورستس
oedipus complex	احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
oedipus complex	عقده ادیپ
complex dune	ریگروانانباشته
hydroelectric complex	اجزایتبدیلآببهالکتریسیته
guilt complex	عذابوجدان
Complex analysis	نظریه توابع [ریاضی]
Complex analysis	آنالیز مختلط [ریاضی]
superiority complex	عقده ای
superiority complex	خود سر
superiority complex	خود رای
superiority complex	از خود راضی
superiority complex	خودبین
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
complex conjugate	عدد مزدوج مختلط [ریاضی]
complex number	عدد مختلط [ریاضی]
inferiority complex	خود کم بینی
complex number	عدد مختلط
complex number	عدد مرکب
complex multiplet	چندتایی پیچیده
complex indicator	نشانگر عقده
complex impedance	ناگذرایی مختلط
complex fraction	برخه مشترک
complex fraction	مخرج مشترک
complex circuit	مدار مختلط
base complex	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
activated complex	کمپلکس فعال شده
inferiority complex	عقده حقارت
complex number	اعداد مختلط
complex power	توان مختلط
medea complex	عقده میدیا
labile complex	کمپلکس تغییرپذیر
jocasta complex	عقده یوکاستا
intermediate complex	کمپلکس واسطه
inert complex	کمپلکس بی اثر
electra complex	عقده الکترا
electra complex	حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
edipus complex	عقده ادیپ
diana complex	عقده دیانا
complex system	سیستم پیچیده
complex system	سازگان پیچیده
compound complex	دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
coordinated complex	کمپلکس کوئوردینانسی
complex power	توان موهومی
aircraft arresting complex	وسایل مهار هواپیما
complex absolute value function	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
complex analytic function	تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
spin paired complex	کمپلکس اسپین زوج شده
theory of functions of a complex variable	نظریه توابع [ریاضی]
theory of functions of a complex variable	آنالیز مختلط [ریاضی]
complex instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
The human brain is a complex organ .	مغز انسان عضو پیچیده یی است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com