Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
complex instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
Other Matches
computer instruction	دستورالعمل کامپیوتر
computer assisted instruction	اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer aided instruction	learning computeraugmented
computer instruction set	مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer managed instruction	اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
writable instruction set computer	طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
reduced instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer	طرح CPU که مجموعه دستورات
complex	مرکب
complex	پیچیده
complex	مختلط
complex	بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex	طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex	همتافت
complex	کمپلکس
complex	عقده روانی
complex	مرکب از چند جزء بغرنج
complex	:پیچیده
complex	هم تافت
complex	عقده
complex	گروهه مجموعه
complex	مجتمع
complex	اچار
compound complex	دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
complex system	سازگان پیچیده
complex system	سیستم پیچیده
coordinated complex	کمپلکس کوئوردینانسی
diana complex	عقده دیانا
edipus complex	عقده ادیپ
electra complex	حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
electra complex	عقده الکترا
inert complex	کمپلکس بی اثر
intermediate complex	کمپلکس واسطه
jocasta complex	عقده یوکاستا
inferiority complex	عقده حقارت
complex power	توان موهومی
complex power	توان مختلط
complex admittance	گذرایی مختلط
complex circuit	مدار مختلط
complex fraction	مخرج مشترک
complex fraction	برخه مشترک
complex impedance	ناگذرایی مختلط
complex indicator	نشانگر عقده
inferiority complex	خود کم بینی
complex multiplet	چندتایی پیچیده
complex number	عدد مرکب
complex number	عدد مختلط
base complex	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
complex number	اعداد مختلط
activated complex	کمپلکس فعال شده
labile complex	کمپلکس تغییرپذیر
medea complex	عقده میدیا
complex dune	ریگروانانباشته
hydroelectric complex	اجزایتبدیلآببهالکتریسیته
guilt complex	عذابوجدان
complex number	عدد مختلط [ریاضی]
superiority complex	عقده ای
superiority complex	خود سر
superiority complex	از خود راضی
superiority complex	خودبین
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
complex conjugate	عدد مزدوج مختلط [ریاضی]
Complex analysis	آنالیز مختلط [ریاضی]
universal complex	عقده همگانی
medea complex	عقده فرزند کشی
mother complex	عقده مادری
oedipus complex	احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
oedipus complex	عقده ادیپ
orestes complex	عقده اورستس
planar complex	کمپلکس مسطح
port complex	مجتمع بندری
port complex	لنگرگاه
Complex analysis	نظریه توابع [ریاضی]
sigma complex	کمپلکس سیگما
superiority complex	خود رای
complex analytic function	تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
complex absolute value function	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
spin paired complex	کمپلکس اسپین زوج شده
aircraft arresting complex	وسایل مهار هواپیما
theory of functions of a complex variable	آنالیز مختلط [ریاضی]
The human brain is a complex organ .	مغز انسان عضو پیچیده یی است
theory of functions of a complex variable	نظریه توابع [ریاضی]
instruction	تعلیم
instruction	دستور کار
I/O instruction	دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction	دستور
instruction	کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction	دستوره
instruction	درس
instruction	مقرر
no op instruction	دستورالعمل بی اثر
instruction	اموزش
instruction	راهنمایی
instruction	دستور عمل
instruction	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction	دستورالعمل
instruction	راهنمایی کردن
do nothing instruction	دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
next instruction register	ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
discrimination instruction	دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
four address instruction	دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
dummy instruction	دستورالعمل ساختگی
n plus one address instruction	دستوری که از
no operation instruction	دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
no operation instruction	OPERATION NO
mounting instruction	مقررات نصب
forwarding instruction	دستورات حمل
four address instruction	دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
n plus one address instruction	آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
micro instruction	ریز دستورالعمل
mounting instruction	دستور نصب
entry instruction	دستورالعمل دخول
non operable instruction	دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
n address instruction	دستور العمل با N نشانی
one address instruction	دستورالعمل یک ادرسه
presumptive instruction	دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
privileged instruction	دستورالعمل ممتاز
jump instruction	هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
program of instruction	برنامه تدریس
programmed instruction	اموزش برنامهای
programmed instruction	دستورالعمل برنامه ریزی شده
pseudo instruction	شبه دستورالعمل
pull instruction	دستورالعمل بازیابی
pop instruction	دستورالعمل بازیابی از پشته
pause instruction	دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
decision instruction	دستورالعمل تصمیم
decision instruction	دستورالعمل تصمیمی
null instruction	دستورالعمل پوچ
current instruction	دستورالعمل جاری
conditional instruction	دستورالعمل شرطی
computerized instruction	اموزش کامپیوتری
operating instruction	مقررات کار
operating instruction	دستور کار
push instruction	دستورالعمل نشاندن
four address instruction	معمولا: محل دو عملوند
instruction time	زمان دستورالعمل
instruction code	رمز دستورالعمل
instruction code	کددستورالعمل
instruction counter	شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle	چرخه دستورالعمل
instruction cycle	سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings	نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film	فیلم اموزشی
instruction film	فیلم درسی
instruction for assembly	مقررات نصب
instruction foramt	قالب دستورالعمل
instruction length	طول دستورالعمل
instruction lookahead	پیش بینی دستورالعمل
instruction material	مواد درسی
instruction mix	اختلاط دستورالعمل
instruction set	مجموعه دستورالعمل
instruction register	ثبات دستورالعمل
instruction word	کلمه دستورالعمل
individualized instruction	اموزش انفرادی
four address instruction	نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
macro instruction	درشت دستورالعمل
halt instruction	دستورالعمل توقف
stop instruction	دستورالعمل توقف
macro instruction	درشت دستور
machine instruction	دستورالعمل ماشین
looping instruction	دستورالعمل حلقه زنی
logical instruction	دستورالعمل منطقی
logic instruction	دستورالعمل منطقی
letter of instruction	دستورالعمل انجام کار
laying instruction	دستور نصب
jump instruction	دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction	دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction	پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction	موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction	موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
instruction repertoire	موجودی دستورالعمل
quasi instruction	شبه دستورالعمل
three address instruction	دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
waste instruction	دستوری که عملی انجام نمیدهد.
arithmetic instruction	دستورالعمل حسابی
shift instruction	دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
arithmetic instruction	دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
actual instruction	دستور العمل واقعی
instruction pipeline	کانال اطلاعات
call instruction	دستورالعمل فراخوانی
program of instruction	برنامه اموزش
transfer instruction	دستور العمل انتقال
unmodified instruction	دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
repetition instruction	دستوالعمل تکرار
remedial instruction	اموزش ترمیمی
religious instruction	اموزش دینی
repetition instruction	دستورالعمل تکرار
restart instruction	دستور المل بازاغازی
two address instruction	دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
branch instruction	دستورالعمل انشعاب
two address instruction	قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
signal operation instruction	دستور کار مخابرات
input/output instruction	دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
conditional jump instruction	دستورالعمل پرش شرطی
multiple address instruction	دستورالعمل چند ادرسه
variable instruction length	دستورالعمل با طول متغیر
instruction control unit	واحد کنترل دستورالعمل
machine instruction set	مجموعه دستورالعمل ماشین
assembly language instruction	دستورالعمل زبان اسمبلی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code	زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com