English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
composition of forces ترکیب نیروها
Other Matches
composition ترکیب هنری
composition مصالحه
composition صلح
composition نسبت اجزاء سازنده
composition قرارداد ارفاقی
composition نسبت اجزای سازنده
composition ارایش یکان سازمان
composition ترکیب
composition ساخت
composition انشاء
composition سرایش قطعه هنری
composition ارایش
composition a خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
composition ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition of compo آمیزه
fallacy of composition استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
color composition ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
composition of compo ترکیب
composition contract قرارداد ارفاقی
cosmic composition ترکیب کیهانی
fallacy of composition تعمیم نادرست
anti corrosion composition رنگ ضد زنگ
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
forces تحمیل کردن
forces نافذ
forces شروع به عمل یا کار
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces قدرت
forces مجبورکردن
forces زور
forces راندن
forces بی عصمت کردن
forces بزور بازکردن
forces مجبورکردن بزورگرفتن
forces مسلح کردن
forces درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces خشونت نشان دادن
forces بردار نیرو
forces شدت عمل
forces عده
forces قوا
forces نفوذ
forces عنف
forces جبر
forces نیرو
forces بیرون کردن
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces فشار دادن
forces یکان قسمت نظامی
forces پاس بی هدف
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces نیروی نظامی
forces بازور جلو رفتن تحمیل
forces مجبور کردن
forces وادار کردن
marine forces نیروی تفنگدار
market forces نیروهای بازار
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
nato forces نیروهای پیمان ناتو
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
market forces عوامل موثردر بازار
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
marine forces تفنگداران دریایی
lateral forces نیروهای عرضی
land forces قوای بری
land forces نیروی زمینی
irregular forces نیروهای نامنطم
ground forces نیروهای زمینی
irregular forces نیروهای چریکی
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces قوای اب خاکی
landing forces نیروهای پیاده شونده
naval forces نیروهای دریایی
naval forces نیروی دریایی
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
resolution of forces تجزیه نیروها
triangle of forces سه گوشه نیروها
restraining forces نیروهای مهار کننده
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
screening forces نیروهای پاسیور
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
system of forces دستگاه نیروها
polygon of forces بس گوشه نیروها
polygon of forces کثیرالاضلاع نیروها
political forces نیروهای سیاسی
nuclear forces نیروهای هستهای
opposing forces نیروهای متخاصم
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
people forces نیروی پایداری
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
triangle of forces مثلث نیروها
ground forces نیروی زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
expeditionary forces قشون استعماری
air forces نیروی هوایی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
army forces نیروهای زمینی
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
armed forces نیروهای مسلح
assigned forces نیروهای زیر امر
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces نیروی اعزامی
task forces گروه کار
task forces نیروی اجرای عملیات
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
police forces نیروی انتظامی
police forces نیروی پلیس
task forces تاسک فورس
police forces دادگاه پلیس
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
auxiliary forces قوای کمکی
component forces نیروهای مولفه
combined forces نیروهای مرکب
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
distribution of forces واگذاری نیروها
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
garrison forces نیروهای پادگانی
distribution of forces تقسیم نیروها
enemy forces نیروهای دشمن
forces of production نیروهای تولید
auxiliary forces نیروی کمکی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces نیروهای خودی
blue forces نیروهای ابی
combat forces نیروهای رزمی
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces نیروهای خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
armed forces courier پیک ارتشی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
van der waals forces نیروهای وان در والس
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com