Dictiornary-Farsi | constant of the cone | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر


Other Matches

cone	مخروط
cone	میوه کاج
cone	هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone	شیپور
cone	مخروطی
right cone	مخروط قائم [ریاضی]
cone	ساختمان مخروطی
cone of dispersion	مخروط پراکندگی بسکها
detrital cone	مخلوط افکنه واریزهای
alluvial cone	مخروط افکنه
cone of scape	مخروط فرضی در اگزوسفر
cone of silence	منطقه کور
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
exhaust cone	مخروطی اگزوز
cone penetrometer	وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
cone of fire	مخروط پراکندگی تیرها
cone shaped	مخروطی شکل
cone shape	مخروطی
cone of dispersion	مخروط پراکندگی
cone of cypress	جوز سرو
cone point	راس
cone pulley	صفحه مخروطی
cone flower	گل ژاپونی
cone flower	گل پنجهزاری
cone of fire	مخروط اتش
cone crusher	سنگ شکن مخروطی
cone antenna	انتن مخروطی
cone crusher	سنگ شکن فرفرهای
cone penetrometer	مقاومت سنج خاک
pine cone	جوزکلاغ
secondary cone	برج هدایت یدکی ناو
tail cone	دنباله مخروطی
exit cone	خروجیمخروطی
female cone	میوهکاجماده
male cone	کاجنو
pyrometric cone	گرماسنجمخروطی
cone mosaic	[موزائیک با نقش های زیگزاگ و لوزی]
double cone	[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
oblique cone	مخروط اریب [ریاضی]
pine cone	میوه کاج
nose cone	مخروط دماغه
nose cone	دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
fir cone	جوزصنوبر
fir cone	چلغوزه
forcing cone	مخروط مقاوم
fusion cone	مخروطی اتصال
hollow cone charge	خرج مقعر
cone pulley drive	محرکه صفحه پلهای
hollow cone charge	خرج گود
sand cone method	طریقه جابجایی ماسه
hollow cone charge	خرج مخروطی
double cone insulator	مقره دو مخروطی
metal cone tube	لامپ مخروطی فلزی
cone thrust test	ازمایش فشار مخروط
cone indentation test	ازمایش فشار مخروط
cap & cone insulator	مقره کاس و گوژ
cone type face milling cutter	فرز نوع مخروطی
constant	مداوم
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	ثابت
constant	مقدار ثابت
constant	عدد ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	پایا
constant	دائمی
constant	ثابت قدم
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	همیشگی
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	باثبات استوار
constant	وفادار
constant	پایدار
inertia constant	ثابت اینرسی
time constant	ثابت زمانی
velocity constant	ثابت سرعت
force constant	ثابت نیرو
gas constant	ثابت گازها
gravitational constant	ثابت گرانش
gravitational constant	ثابت جاذبه
gas constant	ثابت گاز
frequency constant	ثابت فرکانس
formation constant	ثابت تشکیل
hubble constant	ثابت هابل
instability constant	ثابت ناپایداری
ionization constant	ثابت یون
planck's constant	کوانتوم کنش
propagation constant	ثابت انتشار
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
real constant	ثابت حقیقی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
planck's constant	ثابت پلانک
stefan's constant	ثابت استفان
physical constant	ثابتهای فیزیکی
lattice constant	ثابت شبکه
stability constant	ثابت پایداری
spring constant	ضریب فنریت
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
madelung constant	ثابت مادلونگ
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
multiplying constant	مضرب ثابت
newton constant	ثابت نیوتون
numeric constant	ثابت عددی
solar constant	ثابت خورشیدی
figurative constant	ثابت تلویحی
calibration constant	ثابت درجه بندی
constant factors	عوامل ثابت
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
constant luminance	روشنایی ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
constant pressure	فشار ثابت
constant error	خطای ثابت
electric constant	ثابت الکتریکی
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
constant capital	سرمایه ثابت
constant cost	قیمت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
constant current	شدت ثابت
constant current	جریان دائم
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
constant return	بازده ثابت
constant speed	سرعت ثابت
curie constant	ثابت کوری
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
coupling constant	ثابت جفت شدن
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
decay constant	ثابت تباهی
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
velocity constant	ضریب سرعت
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
disintegration constant	ثابت تلاشی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
field constant	ثابت میدان
absorption constant	ضریب جذب
equilibrium constant	ثابت تعادل
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
weiss constant	ثابت وایس
attenuation constant	ثابت تضعیف
constant voltage	ولتاژ ثابت
dissociation constant	ثابت تفکیک
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
universal gas constant	ثابت گازها
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant potential regulator	ولتپای
constant voltage regulator	ولتپای
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
constant stimulus method	روش محرک ثابت
inductive time constant	ثابت زمانی القا
input time constant	ثابت زمانی اولیه
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
low time constant	ثابت زمانی کوچک
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی