Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
Other Matches
standard temperature and pressure	شرایط متعارفی
standard temperature and pressure	شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure	شرایط استاندارد
standard temperature and pressure	شرایط استاندارد
normal temperature and pressure	شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure	شرایط متعارفی
constant pressure	فشار ثابت
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
To bring pressure to bear . To exert pressure .	فشار خون دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .	اعمال فشار کردن
temperature	حرارت
to take one's temperature	درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
temperature	درجه حرارت
temperature	دما
temperature	درجه حرارت دما
temperature	درجه گرما
tempering temperature	درجه حرارت بازپخت
thershold temperature	استانه دمای ذرات
temperature variation	تغییر دما
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
temperature spots	نواحی دماگیر
neel temperature	دمای نل
mixture temperature	دمای اختلاط
transition temperature	دمای تبدیل
transition temperature	دمای فراگذری
transition temperature	دمای تحول
total temperature	دمای کل
maximum temperature	درجه حرارت حداکثر
ambient temperature	دمای محیط
ambient temperature	درجه حرارت محیطی
annealing temperature	دمای تابکاری
maximum temperature	دمای ماکزیمم
temperature sense	حس دما
temperature scale	مقیاس دما
variations of temperature	اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
softening temperature	دمای نرم شدن
boyle's temperature	دمای بویل
room temperature	دمای اتاق
temperature rise	افزایش دما
rise in temperature	افزایش دما
brightness temperature	دمای درخشایی
brittle temperature	دمای شکنندگی
brittleness temperature	دمای شکنندگی
blackbody temperature	دمای جسم سیاه
operating temperature	دمای عملیاتی
temperature coefficient	ضریب دما
temperature saturation	اشباع دمایی
temperature programmer	برنامه ریز دما
temperature limit	مرز دما
barrel temperature	دمای پاتیل
temperature gradient	گرادیان دما
temperature gradient	تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
temperature function	تابع دما
temperature correction	تصحیح دمایی
temperature coefficient	ضریب حرارتی
reversal temperature	دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
virtual temperature	دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
drop in temperature	کاهش دما
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
temperature control	درجهحرارت
critical temperature	دمای بحرانی
filament temperature	درجه حرارت فیلامان
final temperature	درجه حرارت نهایی
equiviscous temperature	دمای همدوسندگی
he has no temperature to day	امروز تب ندارد
high temperature	دمای بالا
optimum temperature	دمای بهینه
temperature scales	میزاندما
temperature selector	تنظیمکنندهحرارت
fall in temperature	کاهش دما
operating temperature	درجه حرارت کار
effective temperature	دمای موثر
equiviscous temperature	گرمای لزوجت
curie temperature	دمای کوری
cryogenic temperature	دمای سرمازایی
temperature gauge	صفحهدما
desired temperature	حرارتمطلوب
low temperature	درجه حرارت پایین
actual temperature	درجهدمایواقعی
kelvin temperature	دمای کلوین
inversion temperature	دمای وارونگی
internal temperature	دمای درونی
intermediate temperature	درجه حرارت میانی
intermediate temperature	درجه حرارت متوسط
absolute temperature	دمای مطلق
internal temperature	درجه حرارت داخلی
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
exhaust gas temperature	دمای گاز خروجی
maximum safe temperature	درجه حرارت مجاز حداکثر
rankin temperature scale	مقیاس دمای رانکین
celsius temperature scale	مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
rankin temperature scale	اشل دمایی رانکین
magnetic transition temperature	نقطه کوری
rankine temperature scale	مقیاس دمای رانکین
dry bulb temperature	دمای خشک مخزن
magnetic transition temperature	درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
glass transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
centigrade temperature scale	مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
hot temperature zone	ناحیه بسیار گرم
high temperature alloy	الیاژ درجه حرارت بالا
high or low temperature	گرمای زیادیاکم
heat deflection temperature	دمای انحراف گرمایی
compressor inlet temperature	دمای گازهای ورودی کمپرسور
glasy trainsition temperature	دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise	افزایش درجه حرارت داخلی
high temperature steel	فولاد با ثبات حرارتی
kelvin temperature scale	اشل دمایی کلوین
high temperature strength	استحکام حرارتی
centigrade temperature scale	اشل دمایی سانتیگراد
approximate absolute temperature	دمای مطلق تقریبی
thermodynamic temperature scale	مقیاس دمای ترمودینامیکی
temperature independent paranagnetism	پارامغناطیس گرما مستقل
wet bulb temperature	دمای تر مخزن
absolute temperature scale	مقیاس دمای مطلق
temperature of dew point	علامتشبنمدرهوا
absolute temperature scale	مقیاس مطلق
rubbery transition temperature	دمای تبدیل لاستیکی
reaumur temperature scale	اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
temperature control knob	دریچهکنترلدما
constant	ثابت
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	عدد ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	وفادار
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	مداوم
constant	مقدار ثابت
constant	همیشگی
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	دائمی
constant	پایا
constant	باثبات استوار
constant	ثابت قدم
constant	پایدار
daily range of soil temperature	دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
tumble dry at low temperature	بادرجهکموخشکبهمبزنید
temperature set point knob	دکمهتنظیمدما
yield point at normal temperature	نقطه تسلیم در دمای بالا
maximum permissible temperature rise	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
gravitational constant	ثابت گرانش
equilibrium constant	ثابت تعادل
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
electric constant	ثابت الکتریکی
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
gas constant	ثابت گاز
force constant	ثابت نیرو
frequency constant	ثابت فرکانس
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
figurative constant	ثابت تلویحی
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
dissociation constant	ثابت تفکیک
field constant	ثابت میدان
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
gas constant	ثابت گازها
formation constant	ثابت تشکیل
gravitational constant	ثابت جاذبه
madelung constant	ثابت مادلونگ
stability constant	ثابت پایداری
numeric constant	ثابت عددی
spring constant	ضریب فنریت
screening constant	ثابت پوشش
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
physical constant	ثابتهای فیزیکی
planck's constant	ثابت پلانک
planck's constant	کوانتوم کنش
propagation constant	ثابت انتشار
solar constant	ثابت خورشیدی
proportionality constant	ثابت تناسب
shielding constant	ثابت حفافتی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
stefan's constant	ثابت استفان
time constant	ثابت زمانی
hubble constant	ثابت هابل
rate constant	ثابت سرعت
inertia constant	ثابت اینرسی
instability constant	ثابت ناپایداری
ionization constant	ثابت یون
lattice constant	ثابت شبکه
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
weiss constant	ثابت وایس
velocity constant	ضریب سرعت
velocity constant	ثابت سرعت
multiplying constant	مضرب ثابت
newton constant	ثابت نیوتون
real constant	ثابت حقیقی
disintegration constant	ثابت تلاشی
constant speed	سرعت ثابت
attenuation constant	ثابت تضعیف
constant power	توان ثابت
constant error	خطای ثابت
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
curie constant	ثابت کوری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com