English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English Persian
container truck کامیونکانتینردار
Other Matches
container کانتینر
container محفظه
container فرف
container محتوی
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
container قطار و کشتی بکاربرده میشود
container لفاف
oil container فرف روغن
freight container اطاقک حمل بار یکپارچه
freight container کانتینر حمل بار
container traffic تراکم حمل و نقل کانتینرها
container terminal پایانهبستهها
food container فرف غذای قابل حمل
accumulator container فرف اکومولاتور
less than container load زیر فرفیت کانتینر
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
airdrop container جعبه مخصوص بارریزی هوایی
airdrop container جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
container transport حمل و نقل بوسیله کانتینر
petrol container فرف بنزین
water container فرف اب
container ship انبارکشتی
container hold گنجایشانبارکشتی
gas container مخزنگاز
food container فرف غذا
ice cream container مخزن
container/pallet loader کانتینر
container/pallet loader لودرسکویبار
ice cream container بستنیساز
OLE container object شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
to tip something into a container [British E] چیزی را در محفظه ای ریختن
liquid air container مخزن هوای مایع
container-loading bridge پلورودبستههابهکشتی
full container load فرفیت پر کانتینر
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
truck معامله کردن
truck واگن روباز چرخ باربری
truck معامله
truck masthead
truck محصول باغ که به بازار حمل شود
truck کلاهک بالای دکل
truck کامیون بارکش
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck سروکار داشتن با
truck مبادله
truck معامله خرده ریز بارکش
truck واگن قطار
truck کامیون
pallet truck حاملتختهای
tipper truck کامیونتخلیهکننده
truck crane ماشینجرثقیل
pickup truck وانتپیکان
dumper truck ماشینحملخاک
forklift truck کامیونبالابردوشاخه
toilet truck کامیونبالابر
garbage truck کامیونحملزباله
forklift truck فورک لیفت ترازو دار
pallet truck جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
cement truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
forklift truck لیفت تراک
carryall truck کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
small truck کامیون کوچک
sprinkler truck اتومبیل ابپاش
stake truck کامیون نرده دار
tow truck کامیون جرثقیل دار
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
truck loading سربار کامیون
truck master مامور یا سرپرست چندکامیون
panel truck بارکش کوچک موتوری
lift truck خودرو دارای جرثقیل
caterpillar truck خودرو هزارپا
dump truck کامیون کمپرسی
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
free on truck تحویل کالا روی کامیون
ladle truck واگن چمچه
lift truck لیفتراک
truck mixer بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
truck mixing مخلوط کردن بتن روی کامیون
truck system اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
truck trailer ترایلر کامیون
boom truck کامیونبالابر
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
straddle truck نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
truck vehicle کامیون
truck vehicle خودرو نظامی
flat truck باریمسطح
platform pallet truck چرخمسطحسکویی
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
piggyback flat truck کامیونسواربرسطحبرف
ready-mix truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
drinking water truck کامیونآبآشامیدنی
hydraulic pallet truck ماشینحملبارهیدرولیکی
covered bogie truck کامیونواگنتختسرپوشیده
bulkhead flat truck دیوارهسطحکامیون
high speed truck کامیون پردور
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
transit-truck mixer تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
bogie goods truck کامیونحملکالا
transit-truck mixer کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
to jackknife truck-trailers تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
transit-agitator truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
fork-lift truck نوعیوسیلهحرکتی
ready-mix truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com