Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
continuous data
دادههای پیوسته
continuous data
دادههای متوالی
Other Matches
continuous
آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous
مداوم
continuous
متوالی
continuous
متصل
continuous
کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous
وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous
ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous
بدون پایان یابدون قط عی
continuous
پیوسته
continuous
سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous form
ورقه پیوسته
continuous forms
ورقههای پیوسته
continuous forms
فرم های پیوسته
continuous function
تابع پیوسته
continuous grading
دانه بندی پیوسته
continuous error
خطای پیوسته
continuous grading
دانه بندی یکسره
continuous illumination
روشنایی مداوم
continuous illumination
روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous levelling
تراز یابی پیوسته
continuous phase
فاز پیوسته
continuous process
فرایند پیوسته
continuous flow
جریان با دبی ثابت
continuous fire
اتش پایدار
continuous duty
کار مداوم یکنواخت
continuous duty
کار پیوسته
continuous distributions
توزیع پیوسته
continuous beam
تیرچند پایه
continuous error
خطای متوالی
continuous current
جریان یکنواخت
continuous climbing
صعود طبیعی
continuous fire
اتش مداوم
continuous beam
تیر ممتد
continuous beam
تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous beam
تیر یکسره
continuous processing
پردازش پیوسته
continuous processor
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous rating
کار پیوسته اسمی
continuous inventory
موجودی مستمر
continuous wave
موج پایدار
continuous function
تابع پیوسته
[ریاضی]
continuous paper
کاغذ پیوسته
continuous tone
اهنگ پیوسته
continuous variable
متغیر پیوسته
continuous time
با پیوستگی زمانی
continuous tone
نقطههای متفاوت
continuous tone
ته رنگ پیوسته
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous reinforcecement
ارماتور ممتد
continuous reinforcement
تقویت پیاپی
continuous scrolling
حرکت پیوسته
continuous spectrum
طیف انفصالی
continuous window
پنجره سراسری
continuous spectrum
طیف نشری
continuous drizzle
بارشبارانملائم
continuous rain
بارش باران دائمی
continuous snow
بارشبرفدائمی
continuous spectrum
طیف پیوسته
continuous background radiation
تابش زمینهای پیوسته
continuous traffic line
خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line
خط پر امد و شد
continuous tone image
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous packing column
ستون پر شده پیوسته
continuous stock taking
موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control
کنترل مستمر موجودی
continuous flow analyser
تجزیه گر جریان پیوسته
continuous extraction apparatus
دستگاه استخراج پیوسته
continuous stock taking
رسیدگی مستمر موجودی
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous deep beam
تیر تیغه یکسره
continuous adjustable transformer
مبدل تنظیم پذیر
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
data value
مقدار داده
t data
دادههای ازمون
data
اطلاعات
data
سوابق دانسته ها
data
داده
data
داده ها
data
ارقام
data
سوابق عناصر داده ها
data
مختصات
data
دادههای اماری
data
مفروضات
data name
نام داده
known data
عناصر تیرمعلوم
known data
عناصر معلوم
data preparation
امایش داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data point
نقطه داده
data section
بخش داده ها
data security
امنیت داده ها
data set
دادگان
data preparation
داده امایی
data set
مجموعه داده ها
data item
جزئیات اطلاعات
data source
منبع داده
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet
برگ داده ها
data sharing
اشتراک داده
data set name
نام مجموعه داده ها
data set
ترتیب داده
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data processor
داده پرداز
data retrieval
بازیابی داده ها
data recording
ضبط داده ها
data reduction
داده کاهی
data reduction
تقلیل داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy
حشو داده ها
data redundancy
زائد بودن داده ها
data recording
داده نگاری
data recorder
ضباط داده ها
data record
رکورد داده ها
data processor
پردازنده داده ها
data protection
حفافت داده ها
data pulse
ضربان داده
data rate
نرخ
data rate
میزان داده
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data recorder
داده نگار
data register
ثبات داده ها
data plotter
رسام داده ها
data medium
رسانه داده ها
data medium
داده رسان
data mask
نقاب داده ها
data manipulation
دستکاری داده ها
data management
مدیریت داده ها
data logging
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data link
اتصال داده
data link
پیوند داده
data model
مدل داده
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data origination
سر منشاء داده ها
data origination
سرچشمه داده ها
data origination
اساس داده
data organization
سازمان داده ها
data modification
اصلاح داده ها
data modem
modem
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data integrety
جامعیت داده
data integrety
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety
صحت
data integrety
تمامیت داده ها
data insertion
ورود داده ها
data insertion
درج داده ها
data input
داده ها
data input
اطلاعات ورودی
data mile
میل دریایی
data item
قلم داده
data item
موارد ذکرشده در اطلاعات
data item
واحد داده
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link
محور مخابرات
data link
پیوند دادهای
data line
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data librarian
بایگان داده
data level
سطح داده
data leakage
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data mile
میل
data item
قلم داده ها
data plotter
رسم کننده داده ها
master data
شاه داده
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
original data
داده اصلی
output data
داده خروجی
qualitative data
دادههای کیفی
quantitative data
دادههای کمی
raw data
دادههای خام
ordinal data
داده ترتیبی یا وصفی
objective data
دادههای واقعی
objective data
دادههای عینی
master data
شاه دادهها
master data
دادههای اصلی
mechanized data
دادههای ماشینی
meteorological data
عناصر هواسنجی
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
nominal data
داده اسمی
numeric data
داده عددی
numeric data
دادههای عددی
raw data
دادههای اولیه
raw data
ارقام خام
test data
دادههای ازمایشی
tidal data
دادههای کشندی
transaction data
دادههای تراکنشی
transmitted data
دادههای مخابره شده
transmitted data
دادههای ارسال شده
data hold
ذخیرهاطلاعات
hunger for data
میل شدید به داده ها
test data
دادههای ازماینده
technical data
عوامل فنی
technical data
اطلاعات فنی
raw data
داده خام
received data
داده دریافت شده
replot data
عناصر دوباره بردن هدفها
restricted data
اطلاعات طبقه بندی شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com