English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
continuous flow analyser تجزیه گر جریان پیوسته
Other Matches
continuous flow جریان با دبی ثابت
continuous flow oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
analyser انالیزاتور
spectrum analyser تجزیه کننده طیف
network analyser تحلیل کننده شبکه
network analyser شبکه کاو
continuous متصل
continuous مداوم
continuous ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous متوالی
continuous کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous پیوسته
continuous بدون پایان یابدون قط عی
continuous وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous fire اتش مداوم
continuous levelling تراز یابی پیوسته
continuous inventory موجودی مستمر
continuous beam تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous illumination روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous grading دانه بندی یکسره
continuous drizzle بارشبارانملائم
continuous illumination روشنایی مداوم
continuous rain بارش باران دائمی
continuous grading دانه بندی پیوسته
continuous data دادههای متوالی
continuous data دادههای پیوسته
continuous current جریان یکنواخت
continuous climbing صعود طبیعی
continuous beam تیرچند پایه
continuous spectrum طیف انفصالی
continuous beam تیر ممتد
continuous distributions توزیع پیوسته
continuous duty کار پیوسته
continuous function تابع پیوسته
continuous forms فرم های پیوسته
continuous forms ورقههای پیوسته
continuous form ورقه پیوسته
continuous fire اتش پایدار
continuous error خطای متوالی
continuous error خطای پیوسته
continuous duty کار مداوم یکنواخت
continuous beam تیر یکسره
continuous tone ته رنگ پیوسته
continuous spectrum طیف نشری
continuous spectrum طیف پیوسته
continuous window پنجره سراسری
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave موج پایدار
continuous variable متغیر پیوسته
continuous time با پیوستگی زمانی
continuous tone نقطههای متفاوت
continuous tone اهنگ پیوسته
continuous scrolling حرکت پیوسته
continuous reinforcement تقویت پیاپی
continuous paper کاغذ پیوسته
continuous function تابع پیوسته [ریاضی]
continuous phase فاز پیوسته
continuous process فرایند پیوسته
continuous processing پردازش پیوسته
continuous processor دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous rating کار پیوسته اسمی
continuous snow بارشبرفدائمی
continuous reinforcecement ارماتور ممتد
continuous background radiation تابش زمینهای پیوسته
continuous traffic line خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line خط پر امد و شد
continuous packing column ستون پر شده پیوسته
continuous tone image تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous deep beam تیر تیغه یکسره
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
continuous extraction apparatus دستگاه استخراج پیوسته
continuous stock taking موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
continuous adjustable transformer مبدل تنظیم پذیر
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow ناشی شدن فلو
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow جاری شدن
flow بده
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سیلان
flow روانی
flow حرکت داده در یک سیستم
flow روانی سلاست
flow مدیریت جریان داده
flow حرکت به نرمی
flow حرکت متناوب
flow جریان جاری کردن
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow مد
flow روند
over flow سر ریز
out flow برون ریز
over flow طغیان ریزش
over flow لبریزی
flow جریان
over flow لبریز شدن
to flow over لبریزشدن
to flow over سر رفتن
to flow over طغیان کردن
flow گردش
flow سلیس بودن
flow جاری بودن روان شدن
flow سلاست
flow بده شریدن
permanent flow بده پایا
permanent flow بده همیشگی
permanent flow بده پایدار
permanent flow بده دایمی
permanent flow ابدهی دایمی
out flow of labor خروج نیروی کار
mass flow دبی جرمی
oil flow جریان روغن
non unifor flow جریان غیریکنواخت
steady flow جریان لایه وار
heat flow جریان گرما
gold flow انتقال طلا
gold flow جریان طلا
free flow جریان ازاد
flow side ریزش در شیب
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance چسبندگی
flow resistance گرانروی
flow process جریان چرخش کار
flow process جریان انجام کار
flow pressure فشار روان ابی
flow of production گردش تولید
flow of production جریان تولید
information flow روانه خبر
ion flow جریان یونی
laminal flow جریان خطی
flow sheet نمودار جریان
money flow جریان پول
molecular flow جریان مولکولی
mixed flow جریان مرکب
minimum flow اب کاستی
mewtonian flow جریان نیوتنی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flow شار مغناطیسی
line of flow خط جریان
laminar flow جریان لایهای
laminar flow جریان خطی
laminar flow جریان ارام
flow of information گردش اطلاعات
permanent flow ابدهی پایا
shear flow جریان نیروی برشی
tranquil flow جریان اسوده
transient flow جریان گداز
turbulent flow جریان متلاطم
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow جریان اشفته
uniform flow جریان یکنواخت
traffic flow کشش عبور ومرور
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
supercritical flow جریان سیلابی
single flow جاده یک مسیره
sinuous flow جریان موجی
steady flow جریان ماندگار
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان دائم
streamline flow جریان خطی
subcritical flow جریان رودخانهای
subsonic flow جریان مادون صوت
unsteady flow جریان غیرماندگار
upward flow جریان رو به بالا
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
return flow جریان برگشت
rate of flow دبی
rate of flow بده
rate of flow میزان جریان
rapid flow جریان سریع
radial flow جریان شعاعی
program flow روند برنامه
program flow گردش برنامه
rotation flow شارش دورانی
rotation flow شارش چرخشی
traffic flow کشش ترافیک
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
air flow جریانهوا
single flow راه یک طرفه
flow bean توپکدرگردش
flow tube تیوبدرگردش
lava flow جریانگدازه
underground flow جریانزیرزمینی
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
flow of income گردش درامد
flow method روش جریان
continuity of flow پیوستگی جریان
consistent flow جریان دائمی
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
circular flow جریان دوری
circular flow جریان دایرهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com