Dictiornary-Farsi | continuous reinforcement | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 120 (7 milliseconds)

English	Persian
continuous reinforcement	تقویت پیاپی


Other Matches

reinforcement	مدد
reinforcement	استحکام
reinforcement	تجدید قوا
reinforcement	وضع مجدد
reinforcement	ارماتور
reinforcement	توانده
reinforcement	جوشن
reinforcement	پاداش
reinforcement	تقویت
over reinforcement	اضافه ارماتورگذاری شده
reinforcement	فولادگذاری
reinforcement distribution	توزیع ارماتورها
longitudinal reinforcement	[فولاد گزاری طولی در بتن]
covert reinforcement	تقویت نااشکار
delayed reinforcement	تقویت درنگیده
differential reinforcement	تقویت افتراقی
intermittent reinforcement	تقویت ناپیاپی
interval reinforcement	تقویت فاصلهای
longitudinal reinforcement	ارماتور طولی
longitudinal reinforcement	فولادگذاری طولی
mesh reinforcement	ارماتور مشبک فلزی
mixed reinforcement	تقویت مختلط
multiple reinforcement	تقویت چندگانه
transverse reinforcement	ارماتور عرضی
terminal reinforcement	تقویت پایانی
suspension reinforcement	ارماتور معلق
social reinforcement	تقویت اجتماعی
schedules of reinforcement	برنامههای تقویت
reinforcement schedules	برنامههای تقویت
reinforcement of weld	تقویت جوش
reinforcement of shear	دوخت
primary reinforcement	تقویت نخستین
positive reinforcement	تقویت مثبت
negative reinforcement	تقویت منفی
spiral reinforcement	فولادگذاری مارپیچ
verbal reinforcement	تقویت کلامی
alternative reinforcement	تقویت متناوب
bar reinforcement	تقویت میله
accidental reinforcement	تقویت اتفاقی
chained reinforcement	تقویت زنجیرهای
concurrent reinforcement	تقویت همزمان
conjunctive reinforcement	تقویت عطفی
orthogonal mesh reinforcement	شبکه ارماتور عمود برهم
continuous	قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous	وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous	ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous	پیوسته
continuous	آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous	سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous	کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous	متصل
continuous	بدون پایان یابدون قط عی
continuous	مداوم
continuous	متوالی
continuous wave	موج پایدار
continuous time	با پیوستگی زمانی
continuous tone	نقطههای متفاوت
continuous tone	ته رنگ پیوسته
continuous variable	متغیر پیوسته
continuous tone	اهنگ پیوسته
continuous wave	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous beam	تیر یکسره
continuous drizzle	بارشبارانملائم
continuous inventory	موجودی مستمر
continuous grading	دانه بندی یکسره
continuous window	پنجره سراسری
continuous rain	بارش باران دائمی
continuous snow	بارشبرفدائمی
continuous function	تابع پیوسته [ریاضی]
continuous beam	تیرچند پایه
continuous form	ورقه پیوسته
continuous forms	ورقههای پیوسته
continuous forms	فرم های پیوسته
continuous function	تابع پیوسته
continuous grading	دانه بندی پیوسته
continuous illumination	روشنایی مداوم
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous beam	تیر ممتد
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
continuous flow	جریان با دبی ثابت
continuous fire	اتش پایدار
continuous climbing	صعود طبیعی
continuous current	جریان یکنواخت
continuous data	دادههای پیوسته
continuous data	دادههای متوالی
continuous duty	کار پیوسته
continuous duty	کار مداوم یکنواخت
continuous error	خطای پیوسته
continuous error	خطای متوالی
continuous fire	اتش مداوم
continuous paper	کاغذ پیوسته
continuous spectrum	طیف پیوسته
continuous beam	تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous reinforcecement	ارماتور ممتد
continuous spectrum	طیف انفصالی
continuous distributions	توزیع پیوسته
continuous spectrum	طیف نشری
continuous rating	کار پیوسته اسمی
continuous processor	دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous scrolling	حرکت پیوسته
continuous phase	فاز پیوسته
continuous process	فرایند پیوسته
continuous processing	پردازش پیوسته
continuous strip photography	عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous deep beam	تیر تیغه یکسره
continuous stock taking	رسیدگی مستمر موجودی
continuous stock taking	موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control	کنترل مستمر موجودی
continuous strip camera	دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous tone image	تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous packing column	ستون پر شده پیوسته
continuous background radiation	تابش زمینهای پیوسته
continuous extraction apparatus	دستگاه استخراج پیوسته
continuous strip imagery	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous traffic line	خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line	خط پر امد و شد
continuous flow analyser	تجزیه گر جریان پیوسته
continuous adjustable transformer	مبدل تنظیم پذیر
continuous flow oxygen system	سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد