Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 153 (8 milliseconds)
English	Persian
contour electrode	الکترود پروفیلی
contour electrode	الکتروددوره دار
Other Matches
contour	خط واصل
contour	بدنه
contour	خط کناره نما
contour	فرم دادن
contour	شکل دادن
contour	منقابل
contour	ضد
contour	فرم
contour	شکل
contour	طرح پیشخوان
contour	هیکل
contour	کانتور
contour saw	با طرح اره کردن
contour	عوارض زمین
contour	محیط مریی دوره میزان منحنی
contour	پست و بلندی
contour	محیط مرئی
contour	خط فاصل درنقشههای رنگی
contour	نقشه برجسته
contour	نقاشی کردن طراحی کردن
contour	حدفاصل
contour	نمای کرانی
contour analysis	تجزیه و تحلیل کرانهای
contour lines	خط هم ارتفاع
contour bund	بند در امتداد خط تراز
contour lines	منحنی تراز
contour lines	خطوط میزان منحنی
contour flight	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
contour flying	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour line	خط جانبی
contour grind	سنگ سمباده پروفیل
contour grinder	دستگاه سنگ پروفیل
contour line	خط میزان منحنی
contour line	خط برجستگی زمین
contour line	منحنی تراز
contour interval	فاصله میزان منحنی
contour interval	فاصله خطوط واصل
contour map	نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
contour map	نقشه برجسته
intermediate contour	میزان منحنی واسطه
depth contour	پربند عمق
depth contour	تک ژرفا
depth contour	خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
contour bands	بندهای دور گرد
contour template	مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
contour feather	قسمتبرجستهیپر
contour map	نقشه میزان منحنی دار
bathymetric contour	خط عمق سنجی
bathymetric contour	میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
contour map	نقشه عوارض نما
contour map	طرح کانتوری
approximate contour	میزان منحنی تقریبی
index contour line	میزان منحنی اصلی
contour strip cropping	کشت نواری برروی خطوط میزان
contour milling machine	دستگاه فرز پروفیل
electrode	قطب مغناطیسی
electrode	الکترد
electrode	الکترود
electrode	قطب الکتریکی
intensifier electrode	الکترد شتابده ثانوی
internal electrode	الکترود داخلی
main electrode	الکترود اصلی
membrance electrode	الکترود غشایی
metallic electrode	الکترود فلزی
instenifier electrode	الکترود تشدیدکننده
focusing electrode	الکترود تمرکزده
gate electrode	الکترود دریچهای
glass electrode	الکترود شیشهای
ignition electrode	الکترود اتش زنه
ignition electrode	الکتروداحتراق
input electrode	الکترود اولیه
indicator electrode	الکترود شاخص
indicator electrode	الکترودنشان دهنده
inert electrode	الکترود بی اثر
input electrode	الکترود ورودی
modulator electrode	الکترد تحمیل گر
needle electrode	الکترد سوزنی
igniting electrode	الکترودآتشزن
electrode lead	راهنمایالکترود
centre electrode	الکترودمرکزی
two electrode valve	دیود
two electrode valve	لامپ دو قطبی
starting electrode	الکترد اغازگر
sheathed electrode	الکترود روکش دار
signal electrode	الکترد پیام ساز
drilling electrode	الکترود مته کاری
reference electrode	الکترود مرجع
reference electrode	الکترود مبنا
precipitate electrode	الکترود حالت جامد
precipitate electrode	الکترود رسوبی
positive electrode	الکترد مثبت
output electrode	الکترد خروجی
zinc electrode	الکترود روی
negative electrode	الکترد منفی
side electrode	الکترودکناری
five electrode valve	لامپ پنتود
welding electrode	الکترود جوشکاری
electrode bias	ولتاژ استراحت
decelerating electrode	الکترد شتاب گیر
deflecting electrode	الکترد منحرف کننده
deflecting electrode	صفحه منحرف کننده
dipped electrode	الکترود شناور
fluxed electrode	الکترود شناور
earth electrode	الکترد زمین
electrode admittance	گذرایی الکترد
electrode characteristic	مشخصه الکترد
covered electrode	الکترود پوشش دار
control electrode	الکترود فرمان
collector electrode	الکترود کلکتور
collective electrode	الکترود جمع کننده
battery electrode	الکترود باتری
auxiliary electrode	الکترود کمکی
adherent electrode	الکترود
accelerating electrode	الکترود شتابده
accelerating electrode	الکترود شتاب ده
adherent electrode	نگهدارنده
electrode conductance	رسانایی الکترد
electrode current	جریان الکترد
electrode support	پایه الکترد
electrode reactance	راکتانس الکترد
electrode radiator	رادیاتور الکترد
electrode susceptance	پذیرندگی الکترد
electrode position	رسوبگیری الکتروشیمیایی
electrode impedance	ناگذرایی الکترد
electrode resistance	مقدار مقاومت الکترد
electrode holder	انبر جوشکاری
electrode sweep	جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
electrode holder	انبر جوش
electrode voltage	ولتاژ الکترد
electrode dissipation	اتلاف توان الکترد
high potential electrode	الکترود فشار قوی
glass membrance electrode	الکترود شیشه غشایی
fault electrode current	جریان نابهنجار الکترد
standard hydrogen electrode	الکتورد هیدروژن استاندارد
spot welding electrode	الکترود جوشکاری نقطهای
standard electrode potential	پتانسیل استاندارد الکترود
total electrode capacitance	فرفیت کلی الکترد
specific ion electrode	الکترود یون ویژه
liquid membrance electrode	الکترود مایع غشایی
electrode dark current	جریان تاریک
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
inverse electrode current	جریان الکتردی معکوس
standard electrode potential	پتانسیل الکترود استاندارد
inter electrode capacity	فرفیت میان الکتردها
surge electrode current	جریان نابهنجار الکترد
selective ion electrode	الکترود یون گزین
soild state electrode	الکترود حالت جامد
soild state electrode	الکترودرسوبی
gas sensing membrance electrode	الکترود غشایی گاز حس کن
electrode current averaging time	زمان میانگین شدن
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com