English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Search result with all words
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
Other Matches
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
point to point line خط نقطه به نقطه
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control فرمان
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control کنترل کردن مهار کردن
control مهار
control نظارت
control کنترل
control کاربری
control بازرسی
control نظارت کردن تنظیم کردن
control توپزن دقیق
control نظارت و ممیزی کردن
control نظارت کردن
self control خودداری
self control مسک نفس
self control کف نفس
self control قوه خودداری
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control واپاد
control بازدید
control بازرسی نظارت جلوگیری
control اختیار
control کنترل کردن فرمان
control بازرسی کردن
control کنترل کردن
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
self-control خودداری
self-control خویشتنداری
self-control خودگردانی
control کنترل بازبینی
control panel صفحه کنترل
control field میدان کنترلی
control gear دستگاه کنترل
control flag پرچم کنترل فرامین
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
control flag پرچم کنترل
control function تابع کنترلی
control flow روند کنترل
control flow گردش کنترل
control field فیلد کنترل
control equipment ابزار وارسی ابزار پایش
control equipment ابزار نظارت
control circuits مدارهای کنترل
control code کد کنترل
control code رمز کنترل
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control computer کامپیوتر کنترل
control console پیشانه کنترل
control console کنسول کنترل
control counter شماره کنترلی
control cubicle ایستگاه فرمان
control data داده کنترلی
hold control نافم همزمانی
control desk میز کنترل
control electrode الکترود فرمان
control grid توری کنترل
control grid شبکه فرمان
control panel تابلوی کنترل
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
control map نقشه مادر
control logic منطق کنترل
control lock وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
control line ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
control lever اهرم کنترل
control lever اهرم فرمان
control level سطح کنترل اماد
control language زبان کنترل
control group گروه گواه
control key کلید کنترل
control markings علایم کنترل
control measures مقررات کنترلی
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
control of resources نظارت بر منابع
control of resources کنترل منابع
control grid شبکه کنترل
control of access ایین ورودی ها
control mode باب کنترل
control memory حافظه کنترلی
control memory حافظه کنترل
control member عضو تنظیم کننده
control member عضو کنترل کننده
control measures پیش گیریهای کنترلی
control measures اقدامات کنترلی
control hierarchy سلسله مراتب کنترل
control circuit مدار فرمان
cam control بادامک اتصال
level control کنترل سطح
lateral control کنترل در عرض جبهه
lateral control کنترل جانبی
chroma control پیچ رنگ
circulation control مدار کنترل حرکات
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
close control کنترل نزدیک
close control رهگیری به روش کنترل نزدیک
coercive control کنترل قهری
command and control کنترل و فرماندهی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
inventory control کنترل موجودی
lever control کنترل اهرمی
lift control کنترل اسانسور
lighting control کنترل روشنایی
cascade control تنظیم زنجیری
cascade control کنترل زنجیرهای
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
carriage control کنترل نورد
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
centering control پیچ مرکزگذار
loop control کنترل حلقه زنی
load control تنظیم با بار خارجی
linearity control نافم خطی
centralized control انجام کنترل به طریقه تمرکزی
centralized control کنترل تمرکزی
line control کنترل خط
light control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
intensity control کنترل شدت
cam control بادامک کنترل
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
control bus گذرگاه کنترل
control bus مسیر کنترل
control cable کابل کنترل
control card کارت کنترل
control cards کارتهای کنترل
control center مرکز کنترل عملیات
control center مرکزکنترل
control character دخشه کنترل
control character علامت کنترلی
control character دخشه کنترلی
control character کاراکتر کنترلی
control characteristic مشخصه فرمان
control chart جدول کنترل کیفیت تولید
control break فرمان Control-Break
control block بلوک کنترل
control block کنده کنترل
intensity control پیچ رنگ
input control کنترل ورودی
indirect control کنترل غیرمستقیم
image control کنترل تصویر
ignition control کنترل احتراق
contactor control فرمان یا کنترل کنتاکتور
contamination control کنترل الودگی منطقه
shading control پیچ فام
contract control کنترل تغایر
contract control کنترل دینامیکی
hue control پیچ فام
contrast control پیچ تباین
control area منطقه کنترل هوایی
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
control circuit مدار کنترل
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
cursor control کنترل مکان نما
flow control کنترل جریان
flood control سیل بندی
damage control کنترل خسارات
damage control کنترل کردن خسارات
damage control اسیب گیری
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flight control کنترل پرواز
data control کنترل داده ها
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
fiscal control کنترل مالی
fiscal control نظارت مالی
fire control کنترل یا هدایت اتش
fly control برج کنترل
fly control قسمت کنترل پرواز
corrosion control جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control کنترل مغزی
ground control کنترل زمینی
grid control کنترل شبکه
government control کنترل دولتی
government control نظارت دولتی
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
frequency control کنترل فرکانس
framing control پیچ تنظیم تصویر
crystal control تنظیم با بلور
forms control کنترل فرم ها
focusing control تنظیم تمرکز
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control کنترل اتش
decentralized control کنترل غیر تمرکزی
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control نظارت ارز
exchange control کنترل ارز
esi control control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
error control کنترل خطا
erosion control جلوگیری از فرسایش
electric control کنترل الکتریکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com