Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English
Persian
cord twister
زهتاب
Other Matches
twister
کسی که میچرخاند یا می پیچاند
twister
گردباد تند
twister
گردباد چرخان
twister
کسی که اغراق میگویدیا تحریف میکند
draw-twister
ماشین کش و تاب دهنده نخ
tongue twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
cord
وتر قیطان
cord
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cord
ریسمان
cord
طناب نازک
cord
رسن سیم
cord
زه
cord
وتر
cord
بند
cord
طناب
cord
کابل واکسیل
cord
سیم
patch cord
سیم رابط
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
vocal cord
تاراوا
cord tieback
بندپردهقیطانی
the spinal cord
مغز حرام
the spinal cord
نخاع
telephone cord
بند تلفن
silver cord
محبت مادر وفرزندی همبستگی مادر وفرزند
sash cord
طناب لنگر
cord grip
زهقلاب
lift cord
طناببالابر
master cord
ریسماناصلی
operating cord
نختنظیم
spermatic cord
جایگاهاسپرم
treadle cord
رکابریسمان
communication cord
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
cord yarn
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
the vocal cord
رباط صوت
patch cord
سیم سرهم بندی
umbilical cord
بند ناف
umbilical cord
سیم سریع الاتصال
detonating cord
فتیله انفجاری
cord pulley
قرقره و طناب
cord drill
مته کمانی
avalanche cord
ریسمان بهمن
spinal cord
نخاع شوکی
spinal cord
مغز حرام نخاع شوکی
spinal cord
نخاع
spinal cord
مغز تیره
detonating cord
مدارمنفجرکننده
detonating cord
مدار چاشنی
net cord
کابل یا سیم بالای تور والیبال
line cord
بند خط
lamp cord
سیم لامپ
ganglionic cord
طناب گرهی
flexible cord
سیم قابل انعطاف
flexible cord
قیطان
detonation cord
فتیله چاشنی
detonation cord
سیم انفجار
detonation cord
فتیله منفجر کننده
umbilical cord
سیم قابل قطع و وصل شدن
lift cord lock
قفلطناببالابر
net cord judge
داور تور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com