Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
cost sharing contract
قرارداد اشتراک در هزینه ها
Other Matches
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
قرارداد کار بدون مدت
sharing
تسهیم
sharing
تقسیم
sharing
اشتراک
profit-sharing
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
power-sharing
روشحکومتیکهمردم درامورکشورشاندخالتچندانیندارند
job sharing
تقسیمزمانییککار
profit sharing
سهم کارگران از سود
time sharing
اشتراک زمانی
time sharing
اشتراک وقت
load sharing
شراکت در بارگذاری
profit sharing
تسهیم در سود
profit sharing
مشارکت در سود
profit sharing
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit-sharing
مشارکت در سود
profit-sharing
سهم کارگران از سود
profit-sharing
تسهیم در سود
resource sharing
اشتراک در منابع
revenue sharing
سهیم در درامد
resource sharing
اشتراک گذاشتن منبع
resource sharing
اشتراک منبع
sharing the market
تقسیم بازار
data sharing
اشتراک داده
all in contract
قراداد کلی
by contract
بطور مقاطعه
contract
منقبض شدن
contract with
عقد کردن
in contract
طبق قرارداد
contract
مقاطعه کاری کردن
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
according to the contract no. ...
طبق قرارداد شماره ...
contract
منقبض کردن
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
: پیمان بستن
contract
قرردادبستن
contract
کنترات کردن منقبض کردن
contract
منقبض شدن مخفف کردن
contract
قرارداد
contract
پیمان
contract
همکشیدن
contract
دچارشدن
contract
:قرارداد
contract
مقاطعه
contract
تعهد
contract
کنترات پیمان .
contract
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
قرارداد بستن
contract
عقد
discharge of contract
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
service contract
قرارداد خدماتی
simple contract
عقد منعقد درسند عادی
service contract
قرارداد انجام خدمت
quasi contract
شبه قرارداد
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
requirements of a contract
مقتضای عهد
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
quasi contract
شبه عقد
revocable contract
عقد جایز
revocable contract
عقد مجاز
reward contract
عقد جعاله
sales contract
قرارداد فروش
simple contract
قرارداد شفاهی
social contract
قرار داد اجتماعی
unauthorized contract
عقد فضولی
unconditional contract
عقد منجز
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
قراردادایقاعی
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
service contract
قرارداد خدمت
valid contract
عقد صحیح
validity of contract
صحت قرارداد
contract work
پیمانکاری
contract termination
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification
مشخصات قرارداد
to guarantee a contract
اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
social contract
قرارداد اجتماعی
validity of a contract
اعتبار قرارداد
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
the contract is still valid
قراردادباعتبار
contract scheduling
برنامه ریزی قرارداد
the contract is still valid
خودباقی است
the life of a contract
مدت یک قرارداد
to put to contract
بمناقصه گذاشتن
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
contract record
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
law of contract
قانون قرارداد
gratuitous contract
عقد غیر معوض
futures contract
قرارداد سلف
futures contract
قرارداد اینده
perform a contract
قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract
بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
multilateral contract
قرارداد چند جانبه
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
formula of contract
صیغه عقد
open contract
قرارداد باز
open contract
قرارداد غیر معین
guarantee a contract
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract
قرارداد حمل و نقل
lease contract
اجاره نامه
irrevocable contract
عقد لازم
invalid contract
عقد فاسد
lease contract
عقد اجاره
license contract
قرارداد اجازه استفاده
inoperative contract
عقد غیر نافذ
illegal contract
قرارداد غیر قانونی
marriage contract
عقد نامه
marriage contract
عقد نکاح
honour a contract
قرارداد را محترم شمردن
executory contract
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract
عقد موجل
parties to the contract
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract
متعاقدین
parties to the contract
طرفین عقد
performance of a contract
اجرای قرارداد
prime contract
قرارداد اصلی
labor contract
قرارداد کار
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract
رابطه متعاقدین
provisions of a contract
شرایط قرار داد
parties to the contract
متعاملین
parties to a contract
طرفین قرارداد
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
operation of contract
نفوذ قرارداد
dishonour a contract
قرارداد را محترم نشمردن
fulfill a contract
قرارداد را اجرا کردن
optional contract
عقد خیاری
optional contract
مجازی
optional contract
خیاری
optional contract
غیر واجب
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to a contract
طرفین متعاهدین
provisions of a contract
مواد قرار داد
avoidance of a contract
لغو یک قرارداد
enter into a contract
منعقد کردن عقد
conclusion of a contract
parties two between asale of
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
conclusion of a contract
مبایعه
conditional contract
عقد مشروط
conditional contract
عقد معلق
conditions of contract
شرایط قرارداد
written contract
پیمان نامه
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
عقد باطل
contract clause
شرط متعارف در هر قرارداد
contract control
کنترل تغایر
contract control
کنترل دینامیکی
contract curve
منحنی مبادله
enter into a contract
عقد بستن
conclude a contract
منعقد کردن عقد
conclude a contract
عقد بستن
award a contract
قراردادی را واگذار کردن
based on a contract
قراردادی
Bilateral contract.
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
breach of contract
نقض قرارداد
breach of contract
نقض مفادقرارداد
assignment of contract
انتقال قرارداد
assignment of contract
واگذاری قرارداد
breach of contract
تخلف از قرارداد
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
completion of a contract
انجام یک قرارداد
completion of a contract
انجام دادن قرارداد
completion of contract
امضای قرارداد
composition contract
قرارداد ارفاقی
contract curve
منحنی قرارداد
contract of affreightment
قراردادحمل
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
contract of affreightment
قرارداد اجاره کشتی
contract of farmletting
مزارعه
contract of farmletting
قرارداد مزارعه
contract of guarantee
ضمان عقدی
contract of sale
عقد بیع
contract of sale
قرارداد فروش
forced contract
عقد مکره
contract of guarantee
عقد ضمان
contract note
سند قرارداد
contract of reward
جعاله
contract quantity
حجم قرارداد
contract of sales
قرارداد فروش
contract guarantee
ضمانت قرارداد
contract period
مدت قرارداد
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
contract period
دوره قرارداد
contract guarantee
ضمانتنامه قرارداد
open end contract
قرارداد باز
This contract is of unlimited duration.
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
To conclude an agreement (contract).
قراردادی بستن
contract price adjustment
تعدیل قیمت قرارداد
reasonableness of terms in contract
معقول بودن شرایط قرارداد
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
The contract has a few years to run .
به انقضای قرار داد چند سال مانده
open end contract
قرارداد نامحدود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com