Dictiornary-Farsi | cottage cheese | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 41 (4 milliseconds)

English	Persian
cottage cheese	نوعی پنیر دلمه شده


Other Matches

cottage	کلبه
cottage	خانه روستایی
cottage industry	فرآورد خانگی
cottage industry	صنعت روستایی
cottage industry	کارگاه خانگی
cottage industries	فرآورد خانگی
cottage industries	صنعت روستایی
cottage loaf	نوعینان
cottage pie	غذاییبا گوشترندهشدهوسیبزمینیخیساندهشده
electronic cottage	مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
bengal cottage	[باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
English cottage	خانه ویلایی
cottage contract	نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
holiday cottage	ویلای اجاره ای برای تعطیلات
cottage industries	کارگاه خانگی
cheese down	چنبره کردن
cheese	پنیر
Can I rent a holiday cottage?	آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
cheese-paring	ممسک
macaroni cheese	ماکارونی با سس پنیر
cheese on toast	نان تست با پنیر
as different as chalk and cheese <idiom>	مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
as different as chalk and cheese <idiom>	مثل فیل و فنجان [متفاوت]
cheese-paring	زفت
cheese monger	پنیر فروش
cheese mite	کرم پنیر
cheese head	سر عدسی در پیچها
damson cheese	مربای الو
cheese-paring	بخیل
cheese-paring	فرومایه
cheese-paring	کم خرج کن
cream cheese	پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
cheese knife	چاقویپنیر
cheese-paring	خسیس
cheese-paring	بیارزش
to dine off bread and cheese	ناهار خود را با نان و پنیربرگذار کردن
They are as different as chalk from cheese . what a contrast !	این کجا وآن کجا !
To stint . To be cheese - paring .	گدا بازی درآوردن ( صر فه جویی زیادی )
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child.	عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.