English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
Other Matches
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
parry دورکردن
parry دفع کردن حمله حریف
parry دورسازی طفره رفتن
parry حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry محافظ باش
parry جا خالی دادن
parry سد کردن دفاع مستقیم
parry دفاع
parry دفع حمله
contraction parry ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
ceding parry کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
compound parry دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
parry of debate دفاع درمنافره
detachment parry دفاع با دور کردن شمشیرحریف
simple parry دفاع ساده
parry a grip بدل
semi circular parry دفاع نیمدایره
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter شمارگر
counter کنتور
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
counter ضربت متقابله معامله به مثل
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter حمله
counter برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
under the counter قاچاقی
up/down counter شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
outside counter روریهمعکوس
counter ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
over the counter خارج از بورس فروخته شده
under the counter <idiom> مخفیانه فروخته شدن
counter باجه تلاقی کردن
counter متقابل
counter ضد
counter گیشه
counter درروبرو
counter درجهت مخالف
counter ضربت متقابل
counter شمارنده
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
counter بساط
counter پیشخوان باجه
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
counter معکوس
counter بالعکس
counter ضربت زدن ضد
counter عقربه شمارش
counter پیشخان
counter پیشخوان
counter باجه
counter مقابله کردن
counter شمارشگر
counter جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter مقابله کردن تلافی کردن
counter مقابل دستگاه شمارنده
modulo n counter شمارنده به پیمانه
loop counter شمارنده حلقه
location counter مکان شمار
line counter شمارنده سطر
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
photon counter شمارگر فوتونی
magnetic counter کنتور مغناطیسی
counter-productive آسیبآور
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
pulse counter ضربه شمار
pulse counter پالس شمار
program counter شمارشگربرنامه
program counter شمارنده برنامه
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
frequency counter شمارنده فرکانس
counter surveillance ضد مراقبت
counter subversion ضد براندازی
counter subversion ضد خرابکاری
counter sign اسم شب
counter sign اسم عبور
counter sign نشانی
counter sabotage ضد خرابکاری
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
counter trade تجارت متقابل
repeat counter شمارنده تکرار
ring counter شمارنده حلقهای
detotalizing counter شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد
counter weight وزنه مقابل
counter weight پاسنگ
counter weight وزنه تعادل
counter transference انتقال متقابل
counter trade داد و ستدمتقابل
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
sequence counter ترتیب شمار
counter-vault قوس کفبند
counter-revolution ضد انقلاب
counter-revolution جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions ضد انقلاب
counter-revolutions جنبش برای سرکوبی انقلاب
information counter جایگاهاطلاعات
counter-mure موج شکن
row counter رجشمار
counter-lath توفال
counter-lath تخته سقف
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
tape counter شمارشگرنوار
ticket counter جایگاهبلیط
counter-revolutionary ضدرژیم
counter shed پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
counter-apse [محرابی مخالف محراب دیگر]
counter-arch [قوسی مخالف قوس دیگر]
counter-brace تیر تقویت عرضی
counter-productive پادفرآور
counter-productive گزندآور
counter-productive زیانبخش
speed counter شمارشگر عده دور
speed counter کنتورسرعت
step counter گام شمار
to nails to counter رسوا کردن
turns counter دور شمار
counter-scrap دیوار
counter-poise پل متحرک باسکولی
counter-measure اقدام متقابل
counter-measure چارهجویی
counter-measure اقدام جبران کننده
counter-measure پادکار
counter-measure پیشگیری
counter-measures اقدام متقابل
counter-measures چارهجویی
counter-measures اقدام جبران کننده
counter-measures پادکار
counter-measures پیشگیری
counter-change نقش شطرنجی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
counter ceiling کمرپوش
counter ceiling سقفواره
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
counter battery عملیات ضد اتشبار
counter battery ضد اتشبار
counter balance وزنه تعادلی
counter attraction جاذبه متقابله
counter attraction کشش متقابل
counter approach استحکامات متقابله
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter ceiling خوانچه پوش
counter charge تهمت متقابله
counter e.m.f. cell پیلهای برق وارانی
counter disengagement حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
counter current جریان متقابل
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
counter credit اعتبار متقابل
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
counter claim دعوی متقابل
counter circuit کنتور رادار
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
counter charge دعوی متقابل در امر جزایی
counter air ضد هواپیمایی
counter agent عامل خنثی کننده
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
counter espionage ضد جاسوسی
counter-attacks حمله متقابله
counter-attack پاتک
counter-attack حمله متقابله
counter attack پاتک
counter attack حمله متقابله
counter-espionage ضد جاسوسی
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
counter revolution ضد انقلاب
counter propaganda پاداوازه گری
counter propaganda تبلیغ متقابل
control counter شماره کنترلی
Geiger counter شمارگر گایگر- مولر
binary counter شمارنده دودویی
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
address counter نشانی شمار
Geiger counter شمارشگر مولر
counter-attacks پاتک
counter recoil دستگاه عاید
counter recoil عمل عاید عمل عودت لوله
counter military ضد عملیات نظامی
counter recoil برگشتن لوله پس از عقب نشینی
counter purchase داد وستد متقابل
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
counter purchase تهاتر
counter purchase خرید متقابل
counter military مقابله باعملیات نظامی
counter preparation تیر ضد تهیه
counter preparation ضد تهیه
counter mortar ضد خمپاره
counter mortar اتش ضد خمپاره انداز
counter offensive حمله متقابل
counter offensive پدافند متقابل
counter offer عرضه متقابل
counter offer پیشنهاد متقابل
counter mechanism طرزکارشمارشگر
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
counter reconnaisance ضد شناسایی
counter insurgency ضد شورش
counter guerilla ضد گریلایی
counter guerilla ضد چریکی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com