Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (9 milliseconds)
English
Persian
coupling of circuits
تزویج مدارات
coupling of circuits
پیوست مدارها
Other Matches
circuits
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuits
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
طرح گرافیکی یک مدار
circuits
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuits
دایره
circuits
مسیر گردش
circuits
اتصال الکتریکی
circuits
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits
یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuits
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuits
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits
نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuits
و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuits
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuits
مدار جریان
circuits
حوزه قضائی
circuits
احاطه کردن
circuits
دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuits
اتحادیه کنفرانس
circuits
مدار
circuits
جریان حوزه
circuits
گردش
circuits
دوره
circuits
حوزه قضایی یک قاضی دور
circuits
حوزه صلاحیت دادگاه
circuits
پیست اسبدوانی
circuits
پیست اتومبیلرانی
circuits
جریان الکتریکی
circuits
مسیر
closed circuits
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits
تلویزیون مداربسته
closed circuits
مدار بسته
short-circuits
اتصال کوتاه
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
control circuits
مدارهای کنترل
series circuits
مدارهای زنجیری
logic circuits
مدارهای منطقی
scheduled circuits
خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
connections of polyphase circuits
اتصالهای مدارهای چند فاز
dc coupling
جفت شدگی جریان مستقیم
coupling
جفتگری
coupling
جفت کردن
coupling
جفت اتصال
r c coupling
جفتگری مقاومتی
coupling
جفت ساز
coupling
جفت شدگی
coupling
مفصل
coupling
چفت کردن
coupling
جفت شدن
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
coupling
تزویج
coupling
کوپلینگ
coupling
جفت شدگی اتصال درگیری
coupling
اتصال
coupling
پیوست
coupling
بهم وصل کردن اتصالیها
intermediate coupling
پیوست واسطه
input coupling
تزویج اولیه
input coupling
پیوست ورودی
electromagnetic coupling
تزویج الکترومغناطیسی
inductive coupling
پیوست القائی
electron coupling
پیوست الکترونی
electron coupling
تزویج الکترونی
flange coupling
پیوست صفحهای
hose coupling
پیوست لوله پلاستیکی
inductive coupling
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
inductive coupling
جفتگری القایی
inductance coupling
تزویج اندوکتانس
inductance coupling
پیوست القائی
impedance coupling
پیوست امپدانس
impedance coupling
تزویج پیچک
impedance coupling
جفتگری با ناگذرایی
loose coupling
جفتگری ضعیف
pipe coupling
جفتسازلوله
hydraulic coupling
اتصالهیدرولیک
coupling knuckle
برآمدگیاتصال
coupling bolt
توپاتصال
compression coupling
فشردگیرابط
transformer coupling
پیوست ترانسفورماتور
trap coupling
بسترابط
transformer coupling
جفتگری با مبدل
tight coupling
محکم
tight coupling
جفت شدگی
spring coupling
کوپلینگ فنری
spin coupling
جفت شدن اسپین
sleeve coupling
تزویج مفصلی
railroad coupling
پیوست یا تزویج راه اهن
resistance coupling
جفتگری مقاومتی
oxidative coupling
جفت شدن اکسایشی
mains coupling
پیوست شبکه
reducing coupling
کمکردنجفتاتصال
electric coupling
پیوست الکتریکی
adjustable coupling
جفتگیری متغیر
coupling capacity
فرفیت اتصالی
coupling coefficient
ضریب اتصال
coupling coil
سیم پیچ تزویج
coupling constant
ثابت جفت شدن
coupling element
عنصر اتصال
sleeve coupling
پیوست تزویجی
coupling coil
سیم پیچ پیوست
coupling factor
ضریب اتصال
coupling factor
ضریب پیوست
coupling capacitor
خازن اتصال
coupling capacitor
خازن جفت ساز
coupling element
عنصر پیوست
capacitive coupling
جفتگری خازنی
clamp coupling
قید و بست
close coupling
جفتگری قوی
clutch coupling
پیوست کلاج
clutch coupling
تزویج کلاج
conduit coupling
مهره ماسوره
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling impedance
امپدانس تزویج
coupling impedance
مقاومت فاهری پیوست
coupling transformer
ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
coupling resistance
مقاومت اتصالی
coupling probe
میله جفتگری
coupling valve
ارزش اتصال
critical coupling
تزویج بحرانی
coupling magent
اهنربای اتصال
coupling instability
نااستواری پیوست تزلزل تزویج
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
diazo coupling
جفت شدن دی ازویی
electric coupling
تزویج الکتریکی
direct coupling
کوپلینگ مستقیم
direct coupling
جفتگری مستقیم
coupling resistance
مقاومت پیوست
coupling instability
نااستواری اتصال
flanged bolt coupling
اتصال فلانج و پیچ
universal joint coupling
اتصال قفل کاردان
impulse starter coupling
جفتگری ضربه ساز
coupling guide device
دستگاهحافظاتصال
coupling knuckle pin
برآمدگیسوزناتصال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
main coupling transformer
ترانسفورماتور پیوست شبکه
jaw clutch coupling
درگیری دندانه
polaron coupling constant
ثابت جفت شدن پولارونها
magnetic coupling transformer
مبدل انتن
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
resistance capacitive coupling
جفتگری مقاومتی
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
position coupling key
کلید اتصال
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
spin orbit coupling
جفت شدن اسپین- اوربیتال
jaw clutch coupling
پیوست دندانه
trailer tongue
[American English]
[coupling]
[British English]
پیوند به داخل
[در تریلر]
dipole dipole coupling
جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
spin spin coupling
جفت شدن اسپین- اسپین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com