Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 76 (5 milliseconds)
English	Persian
covering: bookbinding leather	جلوچرمیصحافیشده
Other Matches
bookbinding	تجلید
bookbinding	صحافی کتاب
bookbinding	کتاب سازی
covering	شامل
covering	سرپوش
covering	جلد
covering	پوشش
covering	پوشه دربرگیرنده
covering	پوشش سرپوش
covering	روکش سیم
short covering	خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
covering a man	حمایت فوروارد
covering barrier	مانع پوششی
covering fire	اتش پوشاننده
covering fire	اتش پوشش کننده
covering barrier	مانع پوشاننده
covering force	نیروی پوششی
covering note	بیمه نامه موقت
covering slab	تاوه یا صفحه روکش
short covering	پیش خرید
covering tile	اجر یا تایل پوشاننده
covering troops	یکانهای پوششی
covering troops	یکانهای پوشش کننده
floor covering	کف پوش
covering tile	اجر روکش
covering disc	صفحهپوشیدهشده
covering letter	نامه پوششی
covering letter	نامه توضیحی
covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters	نامه پوششی
covering letters	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters	نامه توضیحی
covering materials	موادپوشاننده
covering grille	شبکهسرپوش
leather	بند چرمی
leather	چرم
leather	قیش چرمی
leather	چرمی کردن
leather	چرم گذاشتن به
leather	شلاق زدن
there is nothing like leather	هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
leather	قیش
there is nothing like leather	هر که نقش خویشتن بیند دراب
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
close covering group	ناو گروه مامور پوشش نزدیک
close covering group	ناو گروه پشتیبانی نزدیک
wash leather	جیر
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
chamois leather	جیر
buff leather	چرم گاومیش
artifical leather	چرم مصنوعی
patent leather	چرم برقی
leather end	انتهایبندچرمی
leather sheath	غلافچرمی
leather skin	پوستچرمی
nose leather	چرم بینی
leather trousers {pl}	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
shagreen leather	چرم ساغری
kid leather	چرم بزغاله
leather head	چربی دانه
kid leather	پوست بزغاله تیماج
kid leather	شورو
leather back	لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
leather belt	کمربند
leather belt	تسمه چرمی
leather bottle	مشک
leather bucket	دول
goat leather	تیماج
shoe leather	کفش
shoe leather	چرم کفش
sheep leather	میشین
sheep leather	میشن
saddle leather	چرم زین سازی
leather pants {pl} [American]	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
to ride hell for leather	باتندی هرچه بیشترتاختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com